دکتر «آرسن میناسیان» یکی از ارمنیهای مقیم گیلان بود که با وجود دشواریهای بسیار نخستین داروخانه شبانه روزی و نخستین آسایشگاه سالمندان ایران را تاسیس کرد.
به گزارش «محبتنیوز» چهاردهمین روز فروردین ماه سالگرد درگذشت «آرسن میناسیان» نیکوکار مسیحی استان گیلان است که به عنوان یکی از محبوبترین چهرههای مردم آن خطه در تاریخ معاصر شناخته میشود.
شهرت و حُسن سابقه او در خدمتگزاری به مردم تا حدی است که حتی خبرگزاری حکومتی “مهر” به مناسبت “سی و نهمین” سالگرد درگذشت “آرسن” با شرحی از زندگی او به توصیف خدمات بارزش در حوزه سلامت و بهداشت شهروندان گیلانی در آن دوران که مصادف با جنگ جهانی دوم بود پرداخت.
تأسیس نخستین داروخانه شبانه روزی کشور
«آرسن میناسیان» در سال ۱۳۱۹ اولین داروخانه شبانهروزی ایران را با هدف کاهش قیمت دارو و کاهش دلالی تاسیس کرد. چون با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران بیکاری و گرانی گریبان مردم را گرفته بود و بسیاری از بیماران توان خرید دارو نداشتند. ولی موسیو میناسیان دارو را مجانی در اختیارشان میگذاشت.
او شبانه به تهران میرفت مواد اولیه داروها را تهیه میکرد به رشت بازمیگشت و تا پاسی از شب در داروخانه مشغول ساختن دارو میشد و همین شب بیداریها، او را به این فکر انداخت تا داروخانه را شبها نیز باز نگه دارد و بدین طریق اولین داروخانه شبانهروزی گیلان و ایران دایر شد.
در چنین شرایطی و با ایجاد داروخانه شبانه روزی، داروخانههای دیگر رشت دچار مشکلاتی شدند، از طرفی آرسن داروهای تخصصیاش را برای فروش در اختیارشان نمیگذاشت و از طرفی دیگر مردم برای تهیه هر نوع دارویی سراغ موسیو میرفتند و همین برای رقیبان آرسن کافی بود تا برای مقابله با او وارد جنگ روانی شوند.
به مرور رقیبان شغلی آرسن شایعه کردند که داروهای وی فاسد است، و یا او مسیحی است یک مسلمان برای تهیه دارو باید نزد داروساز مسلمان برود، ولی با تمام این وجود مردم میدیدند که با مصرف داروهای آرسن حالشان رو به بهبودی میرود اعتنایی به شایعات نمیکردند. رقبا که دیدند از این طریق نمیتوانند سدی بر سر راه این مرد نیکوکار شوند، از او به فرمانداری و شهربانی شکایت کردند، که آرسن با پائین نگه داشتن قیمت دارو و یا به روایتی فروش دارو بدون سود و یا حتی با ضرر خلاف امور صنفی رفتار میکند، و این باعث ورشکستگی دیگر داروخانهها میشود. با احضار موسیو به شهربانی برای رسیدگی به شکایات علیه او، شاکیان نیز جمع میشدند ولی آنها به محض دیدن آرسن، با آن نگاه مهربانش با آن ساده پوشی و فروتنی که داشت، دست از شکایت خود بر میداشتند.
حاشیهسازی علیه او همچنان ادامه داشت. شنیده میشد که میگویند آرسن برای وکیل شدن جلب اعتماد میکند، او آدمی ظاهر ساز است و این شگرد اوست که در دل مردم خود را جا داده است. او بهخاطر تهیه دارو و فشارهائی که ضعف مالی بر او وارد آورده بود، مقروض بود. طلبکاران او را مدام تحت فشار قرار میدادند و طلبشان را میخواستند.
تاسیس اولین آسایشگاه خیریه سالمندان
نیکیهای بی حد او اعتماد عمومی را نسبت به وی افزایش داده و مردم مسلمان رشت، مدتی وی را به عنوان انجمن شهر انتخاب کردند حتی زمزمه شهردار شدن وی نیز بود، ولی آرسن نپذیرفت. مشاهده وضعیت زنان و مردان سالمندی که سرپناهی نداشته و گاه و بیگاه به او مراجعه میکردند موجب شد فکر ساختن آسایشگاه سالمندان اول بار توسط آرسن به دکتر حکیم زاده مطرح شود. در آن زمان وقتی هنوز تهران نیز آسایشگاه سالمندان نداشت، شهر رشت با کمک این دو انسان نوعدوست، صاحب نخستین مرکز خیران آسایشگاه سالمندان و معلولان و بیماران روانی شد که در زمین اهدایی مرحوم استقامت در سلیمانداراب رشت بنا شد.
بسیاری از آنان که تحمل خدمات آرسن را نداشتند به او اتهام زدند که چون رویای وکیل شدن در مجلس را دارد چنین خدماتی ارائه میدهد. با این وجود شخصیت او آنچنان محبوب و موجه بود که “ضیابری” از آیت اللههای مورد وثوق گیلان از او حمایت کرد.
آرسن ۱۴ فروردین ۱۳۵۶ درگذشت. تشییع پیکر او یکی از پرشکوهترین و شلوغترین مراسمی بود که رشت در آن روزگار به خود دید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر