تعلیم روایات دروغین ذکر شده در قرآن ، توسط مبلغین اسلامی در مدارس علمیه ایران با جدیت پیگیری می شود.
به گزارش «محبتنیوز» معاون فرهنگی مدرسه علمیه نرجسیه سنقر در استان کرمانشاه در کرسی آزاد اندیشی طلاب مدرسه علمیه زنان، کلاس آموزشی مسیحیت با متد اسلامی برگزار کرده است!
آنطور که «قم پرس» روایت کرده خانمی به اسم «شاهملکی» در خصوص عیسی مسیح گفته: «به عقیده مسیحیان سه سال پس از نبوت، جماعت یهود در صدد قتل ایشان برآمدند لذا حضرت ( عیس مسیح ) و حواریون به غاری پناه بردند تا اینکه جاسوسان ایشان را دستگیر کرده و به دار آویختند و سه روز پس از دفن به آسمان عروج نمود.»
وی افزود: به عقیده اسلام و طبق آیه ۱۵۶ سوره مبارکه نساء «و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبه لم…» یعنی حضرت عیسی (ع) نه کشته شد و نه به دار آویخته شد بلکه این امر برآنها مشتبه شد، یعنی فرد دیگری را که به حضرت عیسی (ع) شبیه بود به دار آویختند و یقیناً آن حضرت کشته نشده بلکه خداوند متعال حضرت عیسی (ع) را بالا برده است.
او با شبه وارد کردن به جایگاه عیسیمسیح و به نقل قول از قرآن گفته «در قرآن خداوند متعال می فرماید عیسی بدون پدر متولد شد اما این دلیل بر این نیست که فرزند خدا و یا عین خدا باشد.»
وی در ادامه تز های مسیحیت شناسی اش به شرح واژه تثلیث پرداخت و عنوان کرده «این واژه در قرن چهارم بوجود آمد و از ابداعات پولس بود، بر این مبنا که گناه اولیه آدم و حوا به همه بشر سرایت کرده و خداوند برای از بین بردن این اثر شریعت خود را توسط حضرت موسی نازل کرد تا انسان ها پاک شوند.»
” اگر چه تارنمای خبری محبت نیوز در صدد پاسخگویی و ارائه مسائل الهیاتی نیست و آن را بر عهده معلمین و کارشناسان الهیات مسیحی واگذار میکند اما با توجه به منابع موجود ذکر برخی موارد آنهم کوتاه در اینجا لازم می باشد.”
تولد مسیح از باکره
تولد مسیح از باکره نه تنها یک واقعیت تاریخی است، بلکه هنگامی که کلیۀ دادهها و اطلاعات را در نظر میگیریم، متوجه میشویم که این یک واقعیت تاریخی و ضروری بوده است. اگرچه تولد از باکره بهعنوان یک واقعیت تاریخی مطرح شد و برخی امور باعث شدند تا تولد از باکره ضروری گردد، هنوز هم عدۀ بسیاری هستند که فریاد اعتراضشان نسبت به این واقعه بلند است. مشکل اصلی این قبیل افراد در مورد تولد از باکره، معجزه بودن آن است. کتب مقدسه این واقعه را اتفاقی معمولی قلمداد نمیکنند، بلکه آن را یک عمل فراطبیعی از جانب خدا میدانند. اگر کسی بهامکان وقوع معجزه اعتقاد داشته باشد، نباید معجزۀ تولد از باکره برایش مشکل خاصی ایجاد نماید.
مفهوم صلیب عیسی مسیح
پولس رسول نه در مورد نحوۀ تصلیب بلکه دربارۀ “صلیب” مینویسد. گناه و مجازات صلیب در جلجتا از نظر او لعنت محسوب میشد ولی وقتی خدا علل زیربنایی و مفهوم صلیب را بر او آشکار نمود، قلبن به این موضوع پاسخ داد و زندگیاش مملو از شادی و وجد گردید، زیرا پی برد که لایق شمرده شده تا چنین مکاشفهای از خدا دریافت کند و چنین صلیبی را موعظه نماید. صلیب، یگانه پیام او بود (اول قرنتیان ۲:۲) و تنها مایۀ فخر و جلالش (غلاطیان ۶:۱۴).
منظور ما از “صلیب” عمل خدا در مسیح است که توسط آن جهان را با خود مصالحه داد و این امکان را برای گناهکار پدید آورد تا کاملن از حس تقصیر، مجازات، قدرت، حضور و اقتدار گناه آزاد شود و از حیاتی جدید برخوردار گردد، حیاتی که در منطق و تفکر انسانی بیگانه است ولی مورد قبول خدا، و ابدی است.
تصلیبْ یک بار اتفاق افتاد ولی نتایج و تأثیرات آن گوناگون است. عیسای مسیح با مرگ خود بر صلیب آزادی را برای ما تضمین کرد.
قیام مسیح از مردگان
خدا با زندهکردن مسیح از مردگان بر تعالیم و ادعاهای او مُهر تأیید زد. رستاخیز مسیح حقانیت او را به کرسی نشانید. مسیح در حدود سه سال خدمت خود بر روی این زمین ادعاهایی کرد و تعالیمی داد که در بسیاری قسمتها با آنچه یهودیان آن را حقایق الهی تلقی میکردند، مغایرت داشت و بیشک با آنچه بسیاری امروز حقیقت میشمارند منافات دارد. او ادعا میکرد که پادشاهی خدا در او به میان انسانها آمده است و اینکه سعادت واقعی همه انسانها منوط به واکنشی است که در برابر پیام و شخصیت او نشان میدهند. رهبران دینی یهود او را شخصی گمراه و گمراه کننده مردم تلقی کردند و سرانجام نیز به همین دلیل او را به دست رومیان به صلیب کشیدند و پس از سه روز از مردگان قیام کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر