نگرانی از دستگیری امام زمان یا تصرف رسانهها؛ احمدینژاد چه میکند؟
- 4 ساعت پیش
همزمان با بالا گرفتن حدس و گمانها در مورد احتمال حضور دوباره محمود احمدینژاد در عرصه سیاسی ایران در آستانه انتخابات مجلس دهم، او نیز به طور محسوسی بر میزان حضورش در محافل عمومی افزوده و با شیوههای خاص خود، نگاه رسانهها را متوجه خویش کرده است.
در تازهترین اظهارنظری که نام و عکس آقای احمدینژاد را به صفحه اول روزنامهها برده، او به مناسبت شروع ماه رمضان در جمع شماری از "طلاب و روحانیون" گفته است: "نظام سلطه و شیطان در افق بلندتری مسائل را میبینند و تحلیل میکنند. بیش از آنکه ما دنبال امام زمان باشیم آنها دنبال امام زمان هستند. آن قدر در دانشگاههای علوم انسانی آمریکا راجع به امام زمان تحقیق کردهاند که اگر من بگویم هزاران برابر مجموع کار حوزههای علمیه قم و نجف و مشهد، زیاد نگفتهام، بلکه کمتر گفتهام که شما باور کنید. با بسیاری از کسانی که به زعم آنان میتوانستهاند با امام زمان ارتباطی داشته باشند تماس گرفته و با آنها مصاحبه و اطلاعاتشان را تخلیه کردهاند. به قول دوستی میگفت پرونده امام زمان را تکمیل کردهاند و برای دستگیریاش بستهاند، تنها عکسش را کم دارند. آنها میدانند که تنها خطر مبنایی و اساسی برای امپراتوری چند صد ساله آنها امام عصر است".
محمود احمدینژاد، چه در دورانی که مسئولیت شهرداری تهران را به عهده داشت و چه پس از رسیدن به ریاست جمهوری، به خوبی کارآمدی شیوه تبلیغاتی خود هم در سطح کشوری و هم در سطح منطقه ای را آزموده و نتایج دلخواه خویش را به دست آورده است، بنابراین جای شگفتی نیست که او اگر قصد بازگشت و حضوری فعال در صحنه را داشته باشد، بار دیگر همان شیوهها را در پیش گیرد.
نحوه انعکاس اظهارات او، به عنوان مثال در صفحه اول روزنامه شرق، که از اصلیترین روزنامههای منتقد یا مخالف محمود احمدینژاد محسوب میشود، نشان میدهد که او در ارزیابی خود چندان اشتباه نکرده است.
روزنامه شرق در مقدمه گزارش خود با انتقاد از سخنان آقای احمدینژاد کوشیده تا با موضعگیری در قبال رئیس جمهوری پیشین و با تأکید بر محتوای "عجیب" اظهارات و سابقه عملکرد او، ثابت کند که آقای احمدینژاد شایستگی بازگشت به قدرت را ندارد، با این همه ناگزیر در صفحه اول خود سهمی درخور، درست در کنار اکبر هاشمی رفسنجانی از مهمترین منتقدان محمود احمدینژاد به او داده است، و این شاید همه آن چیزی باشد که آقای احمدینژاد و هوادارانش در حال حاضر میخواهند.
روزنامه شرق در ارزیابی خود از سخنان آقای احمدینژاد نوشته است: "عجایب مربوط به احمدینژاد و دولتش هر روز فربه و فربهتر میشود؛ دولتی که دو سال از پایان کار آن میگذرد و با تمام حواشی عجیبی که در همان زمان داشت، روزانه مطالب جدیدی در باره آن افشا میشود. سایت «دولت بهار» متن سخنرانی رئیس دولتهای نهم و دهم در جمع طلاب و روحانیون به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان را منتشر کرده که حاوی نکاتی عجیب در راستای سخنان امام زمانی او در سالهای گذشته است."
این روزنامه پس از نقل بخشی از اظهارات "امام زمانی" آقای احمدینژاد، بخشی از رویدادها و عملکرد او در زمان ریاست جمهوریاش را یادآوری کرده است.
با این حال، به نظر میرسد آنچه بیشتر در افکار عمومی تأثیر میگذارد، نفس حضور مجدد و فعالانه محمود احمدینژاد در عرصه سیاست باشد تا سخنانی که شنیدن آنها از رئیس جمهوری پیشین دیگر عجیب و غیرمنتظره نیست.
آقای احمدینژاد و یاران دور و نزدیکش، در چند هفته اخیر اصلیترین جریان خبرساز در میانه مجادلات سیاسی و جناحی بودهاند. آغاز سفرهای استانی، بازداشت حمید بقایی، معاون اجراییاش در دولت دهم، تشکیل جبهه یکتا، متشکل از وزیران و مدیران دولتهای نهم و دهم، حضور در مراسم ختم همسر محمدرضا رحیمی، معاون اول فعلاً زندانی سابقش و پخش مصاحبهاش از تلویزیون دولتی در روز تشییع جنازه ۱۷۵ غواص دلایلی کافی در اختیار ناظران قرار داده تا به این نتیجه برسند که دوران سکوت نسبی و حاشیهنشینی محمود احمدینژاد اندک اندک به سر رسیده است.
به نظر میرسد که مخالفان و منتقدان او نیز به نتیجه مشابهی رسیدهاند. اکبر هاشمی رفسنجانی که دستکم در شش سال اول ریاست جمهوری آقای هدف اصلی حملات محمود احمدینژاد بود، بار دیگر و با صراحتی بسیار به تندی از رقیب دیرین انتقاد کرده و هشدار داده که هنوز بخشی از روحانیت از آقای احمدینژاد حمایت میکند.
پایگاه اطلاعرسانی آقای رفسنجانی روز گذشته متن سخنان او در دزفول را منتشر کرد. آقای رفسنجانی در بخشی از اظهارات خود که تاریخ بیان آن اعلام نشده، گفته است: "آن هشت سال کافی است برای اینکه مدتها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و همهاش هم شعار بود؛ مثلاً میگفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان (عج) است. علنی نمیشود این حرفها [را زد]، ولی هنوز هم میزنند. آنطرفتر که رفتند میزنند این حرفها را. روحانیت هم انصافاً مقصرند در معرفی او (احمدینژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلیهایشان دست برنداشتهاند!"
در سکوت نسبی حامیان سابق و چهبسا کنونی محمود احمدینژاد، طرفداران دولت حسن روحانی در نقد دیدگاهها و عملکرد رئیس جمهوری سابق تا آنجا که چارچوبهای جمهوری اسلامی و بهویژه آیتالله علی خامنه ای، اصلیترین و بزرگترین حامی آقای احمدینژاد در دوران ریاست جمهوریاش اجازه دهند، پیش میروند.
در چنین شرایطی به نظر می رسد که آقای احمدینژاد بهجای پاسخگویی به انبوه اتهاماتی که متوجه او و همکارانش شده، ترجیح میدهد با شیوه خود رسانهها را بهکار گیرد و بار دیگر خود را در چشم همگان ظاهر سازد.
درواقع به نظر میرسد او آگاهانه میکوشد با مطرح کردن مباحثی مانند تلاش غرب برای دستگیری امام زمان، ابتکار عمل را برای نحوه حضور و در نتیجه نحوه واکنشها به این حضور در دست گیرد.
به این ترتیب، آقای احمدینژاد بدون آنکه وارد زمین بازی دلخواه منتقدانش شود، با ظرافت از "دستگیری امام زمان و یا تلاش برای جلوگیری از ظهور او"، به تأیید عملکرد دولت خود و نقد دولت جانشینش میرسد: "آن خانم وزیر خارجه قبلی (هیلاری کلینتون) نوشته و اخیراً منتشر کرده که کارها درست پیش میرفت تا زمانی که در ایران یک دولتی سر کار آمد و مانع ایجاد کرد. مجبور شدیم وقت و هزینه بگذاریم تا آن دولت را تخریب و از سر راه برداریم. او میگوید الآن برگشتیم به مسیر قبلی. آنها میخواهند نگذارند آن اتفاق یعنی ظهور کامل واقع شود. آن قدر که امام زمان (عج) برای شیطان جدی است برای من و شما جدی نیست. به چه کسی این درد را باید گفت؟ آنها تمام برنامههایشان را بر این اساس تنظیم کردهاند."
این سخنان، بیان دیگری از اظهارات نیروهای منتقد حسن روحانی است که اکنون به نام "دلواپسان" در محافل سیاسی و مطبوعاتی جمهوری اسلامی شناخته میشوند.
بنابراین بی دلیل نیست که بخش عمده ای از حامیان پیشین محمود احمدینژاد، در انتقاد تنها تا جریان مشهور به "انحرافی" پیش میروند و دامنه حملات یا انتقادهای خود را تا شخص محمود احمدینژاد گسترش نمیدهند.
حمایت صریح بعضی چهرههای متنفذ در میان اصولگرایان از تشکیل جبهه یکتا نشان میدهد که احمدینژاد بدون مشایی و حلقه وابسته به او، هنوز هم گزینه ای مطلوب برای این جناح است؛ به ویژه آنکه با افزایش شکاف میان علی لاریجانی و پاره ای مهم از اصولگرایان که اکنون تحت عنوان کلی "دلواپسان" شناخته میشوند، خلاء وجود یک چهره محوری در میان این گروه از اصولگرایان بیش از هر زمان دیگر به چشم میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر