۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

سیاه‌بازی در دادگاه

سیاه‌بازی در دادگاه

سیاه‌بازی شاگرد اخراجی یک آرایشگاه که پس از درگیری با آرایشگر سالخورده او را با ماشین زیر گرفته بود، برای فرار از حکم قصاص بی‌فایده بود و این مرد دیروز برای دومین‌بار با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.

متهم پای میز محاکمه خودش را به دیوانگی زد و در مقابل سوالات هیات قضایی جواب‌های بی‌ربطی داد. رسیدگی به این پرونده از ظهر شانزدهم تیر 91 به دنبال مرگ مرد 68 ساله‌ای به نام جواد در خیابان ستارخان در دستور کار پلیس قرار گرفت. بررسی‌ها نشان می‌داد این پیرمرد قربانی تصادف رانندگی شده است.

وقتی کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی، حادثه را عمدی تشخیص دادند، بهرام که راننده پراید و شاگرد مغازه آرایشگری جواد بود، بازداشت شد.

این مرد 32 ساله در اداره آگاهی گفت: «سال‌ها در آرایشگاه جواد شاگردی کردم اما وقتی به مواد مخدر معتاد شدم و زن و بچه‌ام مرا ترک کردند، صاحبکارم هم مرا از آرایشگاه اخراج کرد. چند بار با او صحبت کردم تا اجازه بدهد به سر کارم برگردم اما قبول نکرد. آخرین‌بار او را سوار ماشینم کردم تا با هم صحبت کنیم اما وقتی با بدخلقی از ماشینم پیاده شد دنده عقب رفتم و پیرمرد را با پراید زیر گرفتم.

به دنبال اعتراف‌های بهرام، او در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و خودش را به دیوانگی زد و به پرسش‌های هیات قضایی پاسخ نداد. هیات قضایی اما در پایان جلسه بهرام را به قصاص محکوم کرد. این حکم در دیوان‌عالی کشور تایید نشد و پرونده برای بررسی سلامت روانی بهرام به کمیسیون پنج‌نفره پزشکی‌قانونی معرفی فرستاده شد.

 در حالی که پزشکی‌قانونی سلامت روانی بهرام را تایید کرده بود که این مرد دیروز برای دومین‌بار در دادگاه پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه که در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، اولیای‌دم برای بهرام حکم قصاص خواستند.

سپس بهرام پشت تریبون دفاع ایستاد و بار دیگر خودش را به دیوانگی زد. این مرد به سوالات هیات قضایی پاسخ‌های بی‌ربطی داد و گفت: «اگر جواد در دادگاه حاضر شود و بگوید به دست من کشته شده قبول می‌کنم من او را با ماشینم زیر گرفتم.»
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به نظریه کمیسیون پزشکی‌قانونی و همچنین نظر کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی، بهرام را به قصاص محکوم کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر