۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

نوروز و تعامل با مدرنیته

نوروز و تعامل با مدرنیته

  • 21 مارس 2015 - 01 فروردین 1394
اشعه‌های نوروز پس از در نوردیدن حوزه نوروز و مقر سازمان ملل متحد امسال برای اولین بار به صورت نمادین کاخ سفید در واشنگتن را نیز تابان کرد. همزمان با رستاخیز جشن نوروز در سالهای پسین، نوای گوش خراش "نوروز ستیزی" هنوز هم از گوشه و کنار به گوش میرسد، از شورای علمای قندوز در شمال افغانستان تا امام جمعه تهران.
بزرگداشت از نوروز و نوروزستیزی پیشینه چند صد ساله دارد. این ستیز و پاسداشت را چگونه می توان بیان کرد؟ آیا مدرن ستیزی و غرب ستیزی سده های اخیر از جنس نوروز ستیزی نیست؟ آیا کامیابی گذشتگان در پاسداری از نوروز و آشتی دادن آموزه ها و نمادهای اسلامی با نوروز می تواند الهام بخش نوع رابطه و تعادل ما با مدرنیته و جهان غرب باشد؟
نوروز به عنوان یک مناسبت طبیعی، گردش سال و فصلهای طبیعت دارای یک نماد فرهنگی و هویتی نیز است. فرهنگ به عنوان ذخیره پویا از ارزش ها، باورها، هنجارها، نهادها، نمادها و حافظه تاریخی پذیرفته شده یک گروه اجتماعی است. نقش و کاربرد چندگانه فرهنگ، حوزه فرهنگ را به صورت اساسی با حوزه های سیاست، قدرت و هویت گره زده است.
جوهر فرهنگ، سیاسی است و کاربرد مهم آن هویت‌سازی و قدرت محوری است. حمله اعراب به فلات ایران یک رو درویی چند جانبه بود. از یک طرف سلسله ساسانیان در اوج رکود سیاسی و نهادی قرار داشت و از آن طرف کشورگشایان عرب با تکیه بر آمیزه های دینی و اعتمادبخش دین نوین خویش، اسلام، خود را نه تنها کشورگشا بلکه رهایی بخش مردمان سرزمین های جدید نیز تلقی می‌کردند.
به عبارت دیگر، اعراب کشورگشایی را همزمان با هویت‌سازی جدید برای مردمان سرزمین‌های زیر سلطه خود پیگیری می کردند. پاسخ مردمان فلات ایران در برابر کشورگشایی و هویت‌سازی لشکر اعراب یک راهکار چند جانبه بود؛ ایستادگی، پذیرش، بومی سازی، خودی سازی، همکاری و دادوستد.
هنجارهای اساسی اسلام چون یکتاپرستی و برابری مورد پذیرش همگانی قرارگرفت؛ اما در برابر سیطره سیاسی و زبانی اعراب، ایرانیان ایستادگی کردند. زبان پارسی تنها زبانی بود که توانست پویایی خود را در برابر زبان عربی زنده نگه دارد. این پایداری زبانی همزمان شد با فراگیری زبان عربی.
کمتر فرهیخته پارسی زبانی وجود داشت که در زبان عربی دست آوردی نداشته باشد. امام ابوحنیفه، زاده شمال کابل و بنیان گذار فقه حنفی، شریعت را مدنی و انسانی و عملگرا، تئوریزه و چارچوب بندی فقهی کرد. عرفان اسلامی نمونه ای دیگر از کامیابی خراسانیان در بومی سازی آموزه های اسلامی است. نماد راهکار خودی سازی دربار عباسیان بود که به وسیله فرهیختگان خراسانی چون خاندان برمکی زرتشتی اداره می شد؛ طاهرفوشنجی و ابومسلم خراسانی آغازگر خودکفایی سیاسی خراسان از اعراب شدند.
تغییرنام یا کارکرد عبادتگاه‌های زرتشتیان به مساجد و زیارتگاه‌های اسلامی یکی دیگر از راهکارهای تعامل و دادوستد این سرزمین است. بنابر بعضی از اسناد و روایتهای تاریخی مسجد جامع هرات و آرامگاه منسوب به خلیفه چهارم در مزارشریف روزگاری پیش از ورود اسلام چنین ویژگی داشتند.
نوروز به عنوان نماد فرهنگی و هویتی «عجم ها» چالشی بود برای سیطره فرهنگی اعراب و از طرف دیگر تهدیدی برای منافع سیاسی و اقتصادی طبقه ملایان. اما خراسانیان توانستند با پیوند دادن نوروز با آموزه ها و نمادهای اسلامی چون همزمانی نوروز با آغاز خلافت خلیفه چهارم و آیین جهنده‌گذاری (برافراشتن عَلَم منسوب به امام علی) در مکان‌های دینی در روز نوروز ضمن پاسداری از میراث فرهنگی خود آن را با هویت جدید اسلامی خود نیز پیوند دهند.
برخورد خراسانیان با لشکر غارت‌گر و تمدن سوز چنگیز نمونه‌ای دیگر از راهکارهای ایستادگی و تعامل با اشغال‌گران است. چنگیز در یک حمله رعدآسا شهرهای پویای این سرزمین مانند نیشابور را به تهی‌گاهی از وحشت و قتل عام تبدیل کرد. اما در کمتر از چند دهه راهکار چند جانبه بومیان و اراده سیاسی بازماندگان چنگیز، مدنیت خراسان بار دیگر ققنوس گونه از دل خاکستر چنگیزیان اوج گرفت که سلسله تیموریان با پایتختی هرات تجلی این رستاخیز گشت. تعامل و دادوستد فرهنگی در شبه قاره هند در زمان سلسله ترک تباران مسلمان و پارسی سرا و پشتون نمونه ای دیگر از این راهکار است.
اما جهان اسلام از جمله باشندگان فلات ایران نتوانستند چنین راهکاری را در برابر قدرت های غربی و حوزه تمدنی -معرفتی غرب اتخاذ و پیاده نمایند.
برخورد مسلمانان با غرب بین ایستادگی آشتی ناپذیر و سر خوردگی و پذیرش بدون چون و چرا در نوسان بوده است. به صورت کل جهان اسلام هنوز بین باورها، نمادها، نهادها، کارکردها و هنجارهای معرفتی غرب نتوانسته تفاوت قایل شود. غرب معرفتی با غرب استعمارگر به یک چشم نگریسته می شود.
به جای پذیرش آگاهانه هنجارهای مدرنیته چون خردگرایی، قانون-محوری و دموکراسی، جهان اسلام به مصرف کننده چشم بسته فراورده‌های مدرن چون هواپیما، سلاح های مدرن، اتومبیل و تلویزیون و کامپیوتر تبدیل شده است. به جای ایستادگی در برابر سیاست های سلطه آمیز غرب چون ماجرای فلسطین یا اسلام هراسی در غرب، بیشتر جریانهای اسلامی با غرب معرفتی ـ که عبارت از برابری زن و مرد و آزادی بیان و عقیده است ـ مبارزه می‌کنند. به جای بومی کردن نهادهای غربی چون دولت مدرن و اقتصاد بازار، بسیاری از جریان های فعال در جهان اسلام انرژی خود را صرف نمادسازی دینی چون بانک‌داری اسلامی تلف می‌کنند.
در مقایسه با جهان اسلام، دیگر کشورها و فرهنگ های غیر غربی در تدوین و چارچوب‌بندی رابطه خود با غرب موفقتر بوده اند. به گونه نمونه کشورهای آسیایی چون هندوستان، ژاپن، ویتنام، چین و خاور دور با وجود سلطه سیاسی نظامی غرب بر این کشورها و ایستادگی آنها در برابر غرب سیطره طلب، با اتخاذ راهکارهایی چون همکاری، بومی سازی، خودی‌سازی و ایستادگی گزینشی تعامل سودمندی را با غرب سیاسی و معرفتی داشته باشند.
حوزه نوروز به ویژه حوزه کشورهای پارسی زبان به عنوان وارثان گنجینه غنامند حوزه تمدنی خراسان زمین و کارنامه نیاکان آنها در برخورد و تعامل با دیگر قدرتها و فرهنگ‌ها باید تئوریزه و چارچوب بندی شود.
بزرگداشت جهانی از نوروز نمادیست از توانایی‌های حوزه نوروز در داد و ستد فرهنگی در بازار دهکده جهانی. بدون شک چنین توانایی‌هایی در حوزه‌های دیگر نیز وجود دارد، اگر این حوزه بتواند نقش و جایگاه خود را در این عرصه ها برای خود و دیگران بازگو کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر