پدرم در سالهای آخر عمرش پس از آنکه احمدینژاد هولوکاست را نفی کرد خیلی ناامید شد.
به گزارش «محبتنیوز» کارولین یونا، دختر «منانش عذراپور» از یهودیان ایرانی در یک مصاحبه به بازگویی وضعیت خانوادهاش و دیگر یهودیان ساکن اروپا با شروع جنگ جهانی دوم پرداخت و روایتی تاثربرانگیر از رفتار نژادپرستانه نازیها و اردوگاههای مرگ هیتلر در آن سالها را بیان کرد.
کارولین یونا به سایت «ایران وایر» گفته پدرش در سالهای آخر عمرش پس از آنکه احمدینژاد و برخی سران جمهوری اسلامی هولوکاست را نفی کردند «خیلی نومید شده آنها تمام این چهار سال درد و رنج من را انکار کردند.»
در بخشی از این مصاحبه خواندنی کارولین به نقل از پدرش گفت «…[پس از عملیات نورماندی] در آن تابستان که آمریکاییها آمدند، تیراندازی و بمباران زیادی بود و او موفق شد فرار کند، پدرم در یک کلبه متروک پناه گرفته بود. یک سرباز امریکایی او را در آن جا پیدا کرد در حالی که از ترس داشت می مرد.
پدرم همیشه اسم این سرباز را به خاطر داشت؛ کاپیتان «اسمایلی». زمانی که او آمد و پرسید این جا چه کار می کنی، پدرم با انگلیسی دست و پا شکسته گفت: «یهودی! یهودی! یهودی!» آن ها در کلبه یک کنسرو ماهی پیدا کردند و با هم تمام شدن جنگ را جشن گرفتند.
بعد از آن، سرباز به پدرم اخطار داد که وقتی بیرون می آید، مراقب باشد که اگر سربازان امریکایی جلویش را گرفتند، دستش را بالا ببرد و بگوید: «رفیق»(کامراد)! برای این که آمریکایی ها بدانند او آلمانی نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر