در سالهای گذشته مسیحیت در جامعه ایران بیش از آنچه که تصور میشد مورد استقبال شهروندان قرارگرفت و همین مسئله نگرانیهای زیادی را در حکومت مذهبی ایجاد کرد و نتیجه برخوردهای شدید و فشارها و تهدیداتی شد که امروز شاهد آن هستیم.
« محبت نیوز» – با توجه به محدودیتهای داخل کشور رسانهها تا چه اندازه در آشنایی مردم با « آیین مسیحیت» سهیم بودند؟ وظیفه یک رسانه در شرایطی که حکومت آن با دگراندیشان برخوردهای سیاسی و امنیتی میکند چیست؟ اینها پرسشهایی است که کشیش هرمز شریعت، مدیر و موسس کانال مسیحی«Shabakeh 7» در گفتگو با محبتنیوز به آن پاسخ میدهد.
آقای شریعت، کنارهم قرارگرفتن تلویزیون و کلیسا تا چه اندازه میتواند در جامعه فارسی زبان به خصوص داخل کشور اثرگذار باشد؟
با توجه به جفا و محدودیتهایی که برای کلیساهای ساختمانی و خانگی در ایران وجود دارد و بخصوص اینکه تعداد مسیحیان رو به افزایش است و تعداد شبانان، معلمان و حتی مسیحیان بالغ زیاد نیست و با توجه به اینکه مسیحیان ایرانی منابع زیادی برای آموزش و تعلیم ندارند، تلویزیون نقش حیاتی در سلامتی و رشد روحانی کلیسا (ایمانداران) در داخل کشور دارد.
با توجه به جفا و محدودیتهایی که برای کلیساهای ساختمانی و خانگی در ایران وجود دارد و بخصوص اینکه تعداد مسیحیان رو به افزایش است و تعداد شبانان، معلمان و حتی مسیحیان بالغ زیاد نیست و با توجه به اینکه مسیحیان ایرانی منابع زیادی برای آموزش و تعلیم ندارند، تلویزیون نقش حیاتی در سلامتی و رشد روحانی کلیسا (ایمانداران) در داخل کشور دارد.
– در برخی از برنامههای شما شاهد بودیم که در حوزه خبری و تحلیل هم فعالیت داشتید، تا چه اندازه معتقدید که با یک رسانه مسیحی می توان وارد حوزه سیاست هم شد؟
بر این باوریم کتاب مقدس به ما میآموزد که یک مسیحی نمیبایست جدا از جامعه خود باشد. مسیح میخواهد ما نور و نمک جهان باشیم و بعد دستور می دهد «پس بروید».
بر این باوریم کتاب مقدس به ما میآموزد که یک مسیحی نمیبایست جدا از جامعه خود باشد. مسیح میخواهد ما نور و نمک جهان باشیم و بعد دستور می دهد «پس بروید».
سیاست یکی از حوزههای جامعه است که مسیحیان باید در آن نور و نمک باشند. در کتاب مقدس مردان و زنان خدا را میبینیم که مقام سیاسی داشتند و از آن طریق ، خدا را خدمت میکردند.
باور ما این است که نظر و روش خدا عوض نشده است، او هنوز بعضی از فرزندان خود را میخواند که در یک مقام دولتی خدمت کنند. نظر یک مسیحی این است که هر مقام دولتی فرصتی است برای خدمت خدا و جامعه. ما به دنبال «انقلاب سیاسی» نیستیم بلکه به دنبال تبدیل جامعه هستیم و سیاست بخشی از جامعه میباشد که می بایست با ارزشهای مسیحی عوض شود.
– برنامههای شما نشان میدهد در تعالیم خود تاکید زیادی بر لزوم «شاد بودن» یک فرد مسیحی دارید. که البته این موضوع با واکنشهای مثبت و منفی برخی بینندگان شما مواجه شده بود، این شادی در یک رسانه تا چه حد مورد پذیرش است و برای آن باید چه حد و مرزی گذاشت؟
میوه روح القدس بعد از محبت، شادی است. پولس دستور میدهد شاد باشید. مسیح میگوید که آمده است تا شادی ما کامل شود. در مزامیر آیات زیادی در مورد پرستش با شادی وجود دارد. بخصوص در شرایط فعلی ایران که روح غم و افسردگی حاکم میباشد و اینکه مذهب میگوید خدا را باید با غم پرستید، لازم است که مسیحیان ایرانی اول از محبت خدا و بعد از شادی و سوم از آرامش خدا پر باشند تا جامعه خود را تحت تاثیر تعالیم کتاب مقدس و روح خدا قرار دهند.
میوه روح القدس بعد از محبت، شادی است. پولس دستور میدهد شاد باشید. مسیح میگوید که آمده است تا شادی ما کامل شود. در مزامیر آیات زیادی در مورد پرستش با شادی وجود دارد. بخصوص در شرایط فعلی ایران که روح غم و افسردگی حاکم میباشد و اینکه مذهب میگوید خدا را باید با غم پرستید، لازم است که مسیحیان ایرانی اول از محبت خدا و بعد از شادی و سوم از آرامش خدا پر باشند تا جامعه خود را تحت تاثیر تعالیم کتاب مقدس و روح خدا قرار دهند.
در ضمن ما نمیگوییم که همیشه باید شاد بود و داشتن غم گناه است بلکه باور داریم زمانی است برای گریستن و زمانی است برای خندیدن. خود ما بارها با اشک حتی جلوی دوربین پرستش و دعا کرده و میکنیم. در بسیاری از جلسات پرستشی، قسمتهایی را با شادی دعا میکنیم و قسمتهایی را آرام و حتی با اشک پرستش میکنیم.
-به عنوان مدیر یک رسانه که تکنولوژی تولید برنامه تلویزیونی را برای بشارت مسیحیت در بین فارسی زبانان به کار گرفتهاید، نظرتان درباره رشد مسیحیت از طریق رسانههای مدرن در ایران چیست؟ آیا روند این رشد نسبت به سالهای اول شروع کار پسرفت داشته یا اصلن فرقی نکرده است؟
سوال این است: اگر این رسانهها نبودند، آیا ایمانداران ایران قویتر بودند یا ضعیفتر؟ با وجود ضعفهایی که وجود دارد، به نظر من کانالهای مسیحی نقش بسیار مثبتی داشتهاند. حداقل این بوده که سوء تفاهمها در مورد مسیحیت برطرف شده و دروغهایی که در مورد ایمان مسیحی گفته شده روشن شده است. گفته میشد مسیحیان یک انسان را خدا کردهاند، مسیحیان زناکار و شراب خوار هستند، …اینها تا حدود زیادی برطرف شده است.
سوال این است: اگر این رسانهها نبودند، آیا ایمانداران ایران قویتر بودند یا ضعیفتر؟ با وجود ضعفهایی که وجود دارد، به نظر من کانالهای مسیحی نقش بسیار مثبتی داشتهاند. حداقل این بوده که سوء تفاهمها در مورد مسیحیت برطرف شده و دروغهایی که در مورد ایمان مسیحی گفته شده روشن شده است. گفته میشد مسیحیان یک انسان را خدا کردهاند، مسیحیان زناکار و شراب خوار هستند، …اینها تا حدود زیادی برطرف شده است.
کلیسای ایران نوپا است و تعداد افراد خادم و بالغ در آن کم است. رسانهها وسیلهای است که از این منابع محدود بطور جمعی استفاده کنیم. معلمینی مانند دکتر ساسان توسلی و دکتر مهرداد فاتحی و برادر سارو، شبانانی چون کشیش ادوارد و فریدون موخوف و پرستندگانی چون ژیلبرت هوسپیان و داریوش گلباغی بینظیر و کم نظیر هستند.
بوسیله این رسانهها، همه ما از این منابع محدود انسانی بهره میگیریم. به زبانی دیگر این خدمت عزیزان را به اشتراک میگذاریم تا همه مسیحیان ایرانی در هر کجا که هستند بنا شوند.
– در فضای مجازی به نام شما و تلویزیون تاکنون کپیهای زیادی از جمله سایتها و وبلاگهای جعلی ساخته شده و این ممکن است سوء تفاهماتی ایجاد کند که البته در مواردی این چنین شد، سوال این است که بینندگان شما چطور میتوانند سایت و یا وبلاگهای درست شما را تشخیص دهند؟
روش ما این است که سایتهای خود را معرفی میکنیم و می گوییم بقیه از ما نیست. برای تشخیص یک امر غلط باید با امر درست بیشتر آشنا شد. به نظر من وارد جنگ شدن با آنها حکیمانه نیست. چون اگر درگیر شویم، وقت و انرژی محدود ما که میتواند برای بشارت و خدمت به برادران و خواهرانمان صرف شود برای رویارویی با این مساله صرف میشود.
روش ما این است که سایتهای خود را معرفی میکنیم و می گوییم بقیه از ما نیست. برای تشخیص یک امر غلط باید با امر درست بیشتر آشنا شد. به نظر من وارد جنگ شدن با آنها حکیمانه نیست. چون اگر درگیر شویم، وقت و انرژی محدود ما که میتواند برای بشارت و خدمت به برادران و خواهرانمان صرف شود برای رویارویی با این مساله صرف میشود.
از استراتژیهای دشمن این است که مردم را گیج کند، خود را به جای ما جا بزند تا زمینه بیاعتباری را فراهم کند و در نهایت وقت ما را بگیرد. مثل نحمیا ما وقت نداریم با تک تک آنها بجنگیم. فقط به ساختن دیوار ادامه میدهیم یعنی به ماموریتی که خداوند به ما داده است. ما وقتی برای جنگیدن و نفرت داشتن نداریم. ترجیح میدهیم وقت خود را برای محبت کردن و خدمت کردن استفاده کنیم.
– با توجه به استقبال فارسی زبانان از شبکه هفت، آیا برنامههایی برای گسترش این شبکه در آینده دارید تا بتوانید خدمات خود هرچه بیشتر در بین فارسی زبانان در سراسر دنیا گسترش دهید؟
برنامههای بسیار داریم. به عنوان مثال من در عرض بیشتر از ۲۵ سال شبانی، دروس تعلیمی بسیاری را از دروس ابتدایی تا دانشگاهی تنظیم کرده ام و حتی چندین کتاب در سطح دانشگاه الهیاتی نوشته ام. اما محدودیت مالی کار ما را بسیار محدود کرده است. قسمت بزرگی از وقت من این است که به کلیساهای آمریکایی سر بزنم، راجع به ایران صحبت کنم و هدیه جمع کنم که کار شبکه ۷ به جلو برود. با وجود اشتیاق زیاد و منابع زیاد که برای تعلیم دارم وقت ندارم آنطور که می خواهم عزیزانم را خدمت کنم. این مرا بسیار محزون می کند.
برنامههای بسیار داریم. به عنوان مثال من در عرض بیشتر از ۲۵ سال شبانی، دروس تعلیمی بسیاری را از دروس ابتدایی تا دانشگاهی تنظیم کرده ام و حتی چندین کتاب در سطح دانشگاه الهیاتی نوشته ام. اما محدودیت مالی کار ما را بسیار محدود کرده است. قسمت بزرگی از وقت من این است که به کلیساهای آمریکایی سر بزنم، راجع به ایران صحبت کنم و هدیه جمع کنم که کار شبکه ۷ به جلو برود. با وجود اشتیاق زیاد و منابع زیاد که برای تعلیم دارم وقت ندارم آنطور که می خواهم عزیزانم را خدمت کنم. این مرا بسیار محزون می کند.
اگر از یک شبکه ۲۴ ساعته تلویزیونی درست استفاده شود می تواند تاثیر عظیمی برای تبدیل جامعه و رشد سالم ایمانداران و کلیسا داشته باشد. حس میکنم شاید ما در حال حاضر فقط ۵ درصد از پتانسیل این شبکه ۲۴ ساعته را داریم استفاده می کنیم. دعوت من از افراد این است که از این فرصت برای نجات و تبدیل ایران استفاده کنیم.
اگر این کمک ها می بود، دیگر لازم نبود من بیشتر سال را کلیسا به کلیسا سفر کنم تا پول جمع کنم برای خدمت به عزیزانم. انگیزه ما محبت است و امیدواریم دیگران ببینند دل ما را.
-سابقه اتهام به تلویزیونهای مسیحی فارسی زبان به اندازه عمر این شبکههاست، شما هم از این اتهامات در امان نبودید، از جمله دریافت پول از دولت آمریکا برای فعالیت ضد ایران، یا دریافت کمکهای مالی از مردم و در عوض مخارج بالای شخصی در زندگی روزمره ، فکر می کنید این حملات از کجا نشات گرفته است؟
در مورد اتهامات من دو منبع می بینم. اول اینکه من فکر می کنم بعضی از آن حملات حساب شده است و گروه هایی که دارای منابع مالی و انسانی هستند بصورت هدفمند قصد بی اعتبار کردن ما و ایجاد شک در مورد انگیزه و عملکرد ما دارند.
در مورد اتهامات من دو منبع می بینم. اول اینکه من فکر می کنم بعضی از آن حملات حساب شده است و گروه هایی که دارای منابع مالی و انسانی هستند بصورت هدفمند قصد بی اعتبار کردن ما و ایجاد شک در مورد انگیزه و عملکرد ما دارند.
دوم اینکه بعضی از آنها از برادران و خواهران عزیز و خوب ما هستند. حملات آنها ریشه فرهنگی دارد. اکثر ما ایرانیها بسیار شکاک هستیم. آنقدر به ما دروغ گفتهاند و سر ما را کلاه گذاشتهاند که ما مسیحیان بعضی مواقع حتی به یکدیگر هم شک داریم. بخصوص در تاریخ ایران رهبران جامعه از قدرت خود به نفع خود و ضرر مردم سوء استفاده کردهاند. طبیعی است که روح بدبینی و شک در بعضی از مسیحیان باشد و به یکدیگر و بخصوص به شبانان و رهبران خود شک داشته باشند.
عکس العمل ما این است که برای دشمنان خود دعا کنیم. در مقابل برادران و خواهران شکاک هم سعی میکنیم به کار خود در راستی و محبت و قدوسیت ادامه دهیم تا شاید کم کم به نیت و کار ما اعتماد پیدا کرده و در این حرکت نجات ایران با ما متحد و همراه شوند.
عکس العمل ما این است که برای دشمنان خود دعا کنیم. در مقابل برادران و خواهران شکاک هم سعی میکنیم به کار خود در راستی و محبت و قدوسیت ادامه دهیم تا شاید کم کم به نیت و کار ما اعتماد پیدا کرده و در این حرکت نجات ایران با ما متحد و همراه شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر