۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبه

زنان تاثیرگذار ایران: خانم دکتر کحال


زنان تاثیرگذار ایران: خانم دکتر کحال

ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.

*********
«بر ارباب دانش و بینش مخفی نیست که خالق عقل و دانش و رزاق کل آفرینش تربیت نوع بشر را از پسر و دختر به عهده کفایت و قوه درایت امهات نهاده و این موهبت را به طایفه نسوان داده زیرا تمام موالید از حین تولد تا قرب ده سال کسب اخلاق و تربیت از مادرها می نمایند و تقلید از حالات و اخلاق آن ها می کنند، خاصه بنات که آن ها نیز در آتیه امهات هستند. هر گاه مادر صاحب اخلاق نباشد، ناچار اولاد صاحب اخلاق حسنه نخواهد شد. پس چه باید کرد که مادرها بتوانند از عهده این خدمت به خوبی برآیند؟ باید عالم شوند که فرموده اند "طلب العلم، فریضه علی کل مومن و مومنه" یعنی تحصیل علم و دانش بر هر زن و مردی واجب است. تحصیل علم و دانش برای اکابر و اهل بینش اسبابی بهتر از جراید نیست… این جریده موسوم به دانش را علی الحساب هفته ای یک نمره تقدیم ارباب ذوق و دانش می سازم.»
 
این سرمقاله نخستین مجله زنانه در ایران است که حدود یک صد سال پیش در پایتخت به سردبیری زنی منتشر شد که تنها چیزی که از او جز نشریه‌ای به نام «دانش» به جای مانده، تصویری رنگ و رو رفته و یک نام فامیلی است که مقاله‌هایش را با آن امضا می‌کرد؛ «خانم دکتر کحال».
 
در مرداد ۱۲۸۵ شمسی شاه بیمار قاجار زیر چنارهای صاحبقرانیه می‌دانست دارد زیر ورقه‌ای را امضا می کند که به اسم «مشروطه»، حقوقی که به رعیت ایرانی داده می شود را فقط به نیمی‌از جامعه، یعنی مردان خواهد داد. نیمه دیگر، یعنی زنان که هم‎پای مردان در میدان مشروطه‌خواهی تلاش کرده بودند و در اصل هشتم نخستین «قانون اساسی ایران» برابر و متساوی الحقوق شدند، از حق رای و انتخاب نمایندگان شان در تفسیر قانون ‌اساسی محروم ماندند؛  محرومیتی که باعث شد تا زنان راه خود را از مردان جدا کنند و خودشان حقوق خود را به دست بیاورند. آن‌ها هرچند از شیوه امتحان شده زنان سایر کشورها در مبارزات خود استفاده کردند اما می‌دانستند که خواسته‌هایشان کمی با دیگر خواهرهایشان در سرزمین‌های دیگر تفاوت دارد.
 
زنان ایرانی هر چند به دنبال آموزش نوین و علوم جدید بودند اما لغو جهیزیه های سنگین و تعدد زوجات در خانواده ها و بالا بردن سطح سواد خانواده ‌را نیز در کنار این خواسته‌های خود قرار دادند. برای بیان این خواسته ها، چه ابزاری بهتر از روزنامه ها که می توانستند به خانه هایی وارد شوند که زنان در آن ها از کم ترین میزان سواد برخوردار بودند. از همین جا بود که کمی بعد از شکل گیری ادبیات معترض زنانه، زنان و گروه های مخفی و آشکار در صفحات روزنامه ها هم وارد شدند و سرانجام نخستین نشریه‌ متعلق به زنان با نام «دانش» متولد شد.
 
نشریه دانش به سردبیری خانم دکتر کحال که کسی نام و رسم دقیق او را درست نمی داند، در سال ۱۲۸۹، درست چهار سال بعد از مشروطه انتشار یافت. تنها اطلاعاتی رسمی و تایید شده ای که درباره خانم دکتر کحال می دانیم، جز تصویری با لباس و کلاهی فرنگی در حال مطالعه که در کنار فرزندش انداخته است، شرحی کوتاه از او به قلم خودش در نخستین شماره دانش است:« این کمینه خانم دکتر صبیه مرحوم میرزا محمد حکیم باشی جدید الاسلام، این جریده موسوم به دانش را علی الحساب هفته ای یک نمره تقدیم ارباب ذوق و دانش می سازم.»
 
در میان اوراق پراکنده تاریخ و همین روایت چند خطی می توان این حدس را زد که مدیر مسوول دانش، دختر «محمد حکیم باشی»، از اقلیت های مذهبی همدان بود که به دین اسلام درآمد و با عنوان جدید «الاسلام»، علوم جدیده پزشکی را آموخت.
 
خانم دکتر کحال بعد از  تحصیل در مدرسه های مسیونری، درس طبابت را نزد پدر و بعد از آن همسرش آموخت و نه تنها به عنوان نخستین زن پزشک ایرانی که نخستین چشم پزشک زن، در کنار انتشار مجله، به طبابت نیز مشغول بود.
 
در مورد همسر این زن روزنامه نگار نیز نقل قول های متعددی وجود دارد و برخی او را همسر یک روحانی و برخی همسر دکتر «حسین کحال زاده» می دانند که از مشروطه خواهان بود و مطب چشم پزشکی او ابتدا در خیابان «اکباتان» و بعدها در «جلیل آباد» یا «خیام» کنونی قرار داشت.
 
اگر نقل قول های تاریخی را بپذیریم و آن را در کنار اعلان «محکمه کحالی» خانم دکتر کحال بگذاریم که در شماره های اول نشریه دانش منتشر شده، دیگر تردیدی وجود ندارد که او همسر دکتر حسین کحال زاده بوده که به تشویق همسر و دوستان فرهنگی او، دست به انتشار نشریه دانش زده است.
دانش به صورت هفتگی منتشر می شد. در نخستین شماره این نشریه هشت صفحه ای که در دهم رمضان ۱۳۲۸ منتشر شد، خط مشی آن به روشنی مشخص شده است. این نشریه به دنبال سیاست و حق خواهی نبود: « روزنامه ای است اخلاقی، علم خانه داری، بچه داری، شوهر داری. مفید به حال دختران و نسوان و به کلی از پلتیک و سیاست مملکتی سخن نمی راند.»
 
در حقیقت، این نشریه در نخستین شماره خود تکلیفش را با مخاطبانش که شماری از نیمه دوم نادیده شده جامعه اند، روشن می کند و تاکید دارد که به دنبال تربیت نسوان و دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان است.
 
تشویق برای بالا بردن اطلاعات زنان و علم آموزی مهم ترین اصلی است که در اساس‎نامه این روزنامه در شماره اول آن آمده است. اگرچه مطالعه اساس‎نامه نشان می دهد برخلاف تاکیدی که خانم دکتر کحال بر غیرسیاسی بودن روزنامه دارد، او نیز به دنبال اهداف سیاسی بوده است. اما نکته اساسی در نوع نگاه نشریه دانش با سایر نشریه ها و حرکت های زنان است و نشان از درک دقیق شرایط اجتماعی در گرداندگان آن دارد. نشریه دانش برای جامعه ای منتشر می شد که با وجود حضور زنان در جنبش مشروطه و آغاز تلاش برای سوادآموزی، هنوز تا حرکت به سوی جامعه ای متفاوت برای زنان راهی طولانی داشت.
از یاد نبریم که این نشریه در زمانی منتشر می شد که جز معدود دختران طبقه اشراف، دختران از سواد خواندن نوشتن یا محروم بودند یا در حد سواد قرآنی داشتند. جامعه زنان در آستانه انتشار این نشریه، از یک اقلیت کوچک  مبارز و اکثریت مستوره نشینی تشکیل شده بود که در شهرها برای ازدواج، لذت مردان و تداوم نسل تربیت می شدند. دختران که با عنوان های «صبیه»، «کمینه» و «مستوره» خطاب می شدند، در اراده مردان بودند و حتی در تربیت پسرانشان نیز نقشی نداشتند.
 
در جامعه ای که جایی برای درک از نقش زن در تربیت نسل آینده و جود نداشت، چه طور زنان می توانستند برای کسب حقوق برابر مبارزه کنند. اگر تلاشی هم برای به دست آوردن حقوق انجام می شد، همین زنان جزو نخستین مخالفان حضور هم‎جنس های خود در عرصه عمومی بودند. این نکته شاید اهمیت هدف اصلی مجله دانش را در نخستین سرمقاله که اساس نامه آن بود، روشن تر می کند؛ آن جایی که خانم دکتر کحال تاکید دارد اگر زنان در جامعه از دانش کافی برخوردار نباشند، نمی توانند جامعه ای مترقی داشته باشند.
 
این نشریه هر چند حریم خانه را مقدس می دانست و بر آموزش علم خانه داری تاکید داشت اما بر دانش آموزی زنان تاکید زیادی می کرد و معتقد بود: «واجب است که ابتدا در تکامل و ارتقای مادران و هم‌شیرگان خودمان بکوشیم. مادران باید به طور قطعی بدانند که دنیا همواره بدین وضع کنونی باقی نخواهند ماند چنان که امروز را وضع صد سال قبل نمانده است؛ عالم همانا به سمت فضیلت و سعادت سیر می کند و ماراست که وجدانا این قاعده را پذیرفته و بنا برآن حرکت کنیم. باید غیرت کرد که آینده ما پیروز و قابل افتخار شود و تنها وسیله رسیده به این مقصود هم حسن تربیت و اولادهای ماست.»
 
مواظبت از سلامت نوزاد، فواید نور آفتاب، روش غذا دادن به کودک و درمان بیماری های کودکان و تربیت آن ها حجم زیادی از صفحه های روزنامه دانش را در بر می گرفتند. نکات خانه داری و همسری نیز از بخش های دیگر نشریه دانش بود؛ نشریه ای که برای نخستین بار به زنان این مجال را داده بود تا دست به قلم ببرند و از الف تا یای یک نشریه را منتشر کنند. هدفی که شاید پیش از این برای زنان ایرانی سابقه نداشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر