رضا خندان: می خواهند من و نسرین ستوده، فلج اقتصادی شویم
+13
رأی دهید
-2
ساختمان محل کار رضا خندان، همسر نسرین ستوده، روز گذشته توسط پلیس امنیت پلمپ شده است.
رضا خندان طراح و گرافیست است و در قسمتی از یک دفتر فیلمسازی مشغول کار بوده است. ماموران پلیس امنیت در هنگام پلمپ ساختمان، به طور شفاهی عنوان کردهاند رفت و امد فتنه گران به این شرکت فیلمسازی و ارتباط با رسانههای بیگانه از دلایل این پلمپ است. با رضا خندان درباره این اتفاق گفت و گو کردم.
دقیقا روز پلمپ چه اتفاقی افتاد؟
من روز پلمپ در محل کارم نبودم، چون ما درگیر پرونده مزاحمت تلفنی خانم ستوده بودیم که در حال حاضر ظاهرا آن پرونده بسته شد. تنها دفتر من پلمپ نشده و کل ساختمانی که محل کار من هم آنجا بوده، پلمپ شده، در واقع یکی از دوستانم که شرکت فیلمسازی دارد، بخشی از این دفتر را برای کار در اختیار من گذاشته بود و من کاملا به طور مستقل در این دفتر کار میکردم، چون کار من اصلا با زمینه فیلم و سینما مرتبط نیست، اما الان کل ساختمان پلمپ شده است.
دلیل شان برای پلمپ چه بوده؟
تا الان نه احضاریهای آمده و نه ابلاغیهای و فقط به طور شفاهی اتهامات بی ربطی را به مدیر عامل شرکت فیلمسازی گفتهاند، از جمله اینکه فتنهگران به این دفتر رفت و امد کردهاند. منظورشان هم از فتنه گران ما هستیم، چون خانم من گاهی اوقات به دفتر من میآمد و میرفت و این طبیعیترین اتفاقی است که ممکن است بیفتد. چون ما با مدیر عامل شرکت فیلمسازی سالیان سال است که دوستی خانوادگی داریم و اصلا به همین دلیل است که بدون این که ارتباطی بین کارهایمان باشد، من در قسمتی از آن دفتر فیلمسازی کار میکنم.
آیا قبل از پلمپ هم تذکری داده بودند؟
تذکری نداده بودند اما سه روز قبل از پلمپ ساختمان هم ماموران پلیس امنیت با لباس شخصی و حکم بازداشت فلهای به ساختمان ما ریخته بودند و هر کسی را که آنجا بوده، دستگیر کرده بودند. برای آنها فرقی نداشته چه کسی داخل دفتر است، از کارمندان دفتر تا رهگذران و حتی پیک موتوری را که بسته برای تحویل آورده، بازداشت میکنند. در حالی که این نوع بازداشتها کاملا غیرقانونی است. حکم بازداشت باید با مشخصات کامل فرد بازداشت شده آمده باشد. تا شب همه کسانی را که بازداشت کرده بودند، آزاد میکنند اما مدیر عامل شرکت فیلمسازی که برای پرس و جو درباره این اتفاق مراجعه میکند را چندین ساعت نگه میدارند. ایشان توسط نماینده دادستانی، نماینده اطلاعات و پلیس امنیت بازجویی و بازپرسی میشود، بدون اینکه پروسه قضایی طی شده باشد. در آنجا به او میگویند که ما دفتر را پلمپ میکنیم و سه روز بعد هم این کار را انجام میدهند. جالب این جاست که ایشان تا الان نه حکمی دریافت کرده و نه ابلاغیه و احضاریهای و هر چه بوده نقل قولهای شفاهی بوده. البته به مدیر عامل شرکت فیلمسازی در جلسات بازجویی گفته شده که یکی از دلایل پلمپ دفتر حضور من در آن جاست.
فکر میکنید چرا این برخورد با شما صورت گرفته؟
این موضوع اصلا اتفاق عجیب و غریبی نیست. اگر خاطرتان باشد، پارسال دقیقا یک چنین روزهایی پروانه وکالت خانم من را باطل کردند. ایشان از وقتی آزاد شده بود، با وجود این که پروانه داشت، هنوز امکان این که کارش را شروع کند، پیدا نکرده بود که پروانهاش را تعلیق کردند. بخشی از این اقدامات به خاطر زمینگیر کردن و محدود کردن افراد است. برای این است که توان اقتصادیشان از بین برود و اینها فرصت و امکان این را نداشته باشند که احیانا در زمینههای مدنی و سیاسی وقت بگذارند و کار کنند. فلج کردن اقتصادی یکی از کارهایی است که اینها همیشه انجام میدهند. بعد از بازداشت خانمام، بلافاصله به یکی از همکاران من تلفن کرده بودند و گفته بودند که خودت را از ارتباط با این خانواده کنار بکش. آنها میدانستند که من فقط با آن همکارم به لحاظ اقتصادی کار میکنم و رابطه دیگری نداریم. آنها دوست دارند که خانواده از لحاظ اقتصادی تضعیف شود که خب طبیعتا به نفع آنهاست.
درباره پروانه وکالت خانم ستوده صحبت کردید، چند ماه پیش تعلیق پروانه لغو شد، توانستند پروانهشان را تمدید کنند؟
هنوز کار های اداری اش تمام نشده چون ایشان بعد از پایان تحصن دو پایشان را عمل کردند، ناراحتی ای در پایشان از سالها پیش وجود داشت که بعد از تحصن تشدید و منجر به عمل شد و همین موضوع باعث شد که ایشان درست نتوانند کارهای تمدید پروانه را پیگیری کنند و هنوز کارهای اداریاش تمام نشده، البته یک مرحلهای که ایشان باید از اداره مالیات تسویه حساب بیاورد، ممکن است به مشکل بر بخورد چون در آنجا یکبار به خودش یا همکارش گفته بودند که نامهای آمده که شما ده سال ممنوع الکار هستید، حالا نمیدانیم این نامه قدیمی بوده یا مانع جدیدی ایجاد کردهاند. ایشان باید این موضوع را پیگیری کند.
پرونده مزاحمت تلفنی ایشان به کجا رسید؟
آن پرونده فعلا بسته شد به خاطر این که ما از فردی که مزاحمت تلفنی ایجاد میکرد، شکایت کردیم و از طریق قضایی موضوع را پیگیری کردیم و فرد را در یکی از شهرکهای اطراف تهران پیدا کردیم. فردی بود که به لحاظ روحی اصلا شرایط خوبی نداشت. با توجه به صحبتهایی که ما با او انجام دادیم و صحبتهایی که در کلانتری با او انجام شد، استنباطمان این بود که فرد به لحاظ روحی به هم ریخته و خیلی وضعیت خوبی ندارد. متوجه شدیم که موضوع کاملا شخصی بوده و شماره تلفن را از طریق یکی از اقوامش که مهمان خانهشان بوده و یکبار به دفتر خانمام مراجعه کرده بود، به دست آورده . او ادعا میکرد که فقط شما نیستید و من به همه جا از صدا و سیما تا بیت رهبری و دفتر ریاست جمهوری مسیج و نامه میدهم و شاکی هستم . او از لحاظ روحی شرایط خوبی نداشت و ما از او تعهد گرفتیم و رضایت دادیم.
شما قرار است در رابطه با پلمپ محل کارتان چه کنید؟
برای من هم هیچ ابلاغیه و یا احضاریهای نیامده، برای همین در حال تنظیم نامهای هستم که به آن شعبه از دادسرای اوین که دستور پلمپ را صادر کرده، بفرستم و بپرسم که چرا دفتر کار من پلمپ شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر