۱۳۹۴ فروردین ۳۰, یکشنبه

'ماموری به نام پرویز'؛ داستان جاسوس هسته‌ای دو جانبه

'ماموری به نام پرویز'؛ داستان جاسوس هسته‌ای دو جانبه

  • 4 ساعت پیش
کتاب "ماموری به نام پرویز" روزی در پاریس رونمایی شد که ایران و قدرت‌های جهانی در لوزان بیانیه تفاهم هسته‌ای را منتشر کردند
"ماموری به نام پرویز" رمان تازه نایری ناهاپتیان، نویسنده متولد ایران که اخیرا در پاریس منتشر شده،رمانی جاسوسی درباره برنامه هسته ای ایران است.
ناهاپتیان که در کودکی از ایران به فرانسه مهاجرت کرده و زبان فارسی را تقریباً فراموش کرده، در کنار کار روزنامه نگاری به زبان فرانسه، تاکنون سه رمان جاسوسی و جنایی منتشر کرده که میان فرانسوی زبان‌ها با استقبال روبرو شده اند.
"ماموری به نام پرویز" روایت پیچیده ای دارد که در آن یک مامور دوجانبه به نام پرویز درگیر ماجراهایی مربوط به تاسیسات هسته ای ایران می شود.
رمان با روایت پرویز درباره خودش در روبروی یک دختر آغاز می شود. پرویز از روابطش با آیت الله روح الله خمینی در نوفل لوشاتو و کار با او به عنوان جاسوس و همزمان کار برای سازمان جاسوسی آمریکا می گوید و اشاره عجیبی دارد که او در سال ۱۹۸۳ کشته شده است.
این آغاز غریبی است که وقایع بعدی را درباره فعالیت های هسته ای ایران و تلاش مراکز اطلاعاتی فرانسوی، آمریکایی و اسرائیلی برای کند کردن برنامه های هسته ای شکل می دهد.
ناهاپتیان به بی‌بی‌سی فارسی درباره علاقه اش به ایران می گوید: "من در ایران بزرگ شده ام و وقتی نه سالم بود به فرانسه آمدم. این در واقع بعد از انقلاب بود. جنگ در جریان بود و ما از ایران خارج شدیم. وقتی که به آنجا برگشتم، دانشجوی جوانی بودم و دیدم که چقدر زیباست و چقدر احساسی. خیلی هم برایم تعجب برانگیز بود. ایران چیزی نبود که در تصور داشتم. خیلی مدرن تر از چیزی بود که فکر می کردم و مردم ایران هم خیلی شجاعانه درباره همه چیز حرف می زدند. شروع کردم به نوشتن مقاله درباره ایران و وقتی وضعیت روزنامه نگاری ام کمی تغییر کرد، شروع کردم به نوشتن رمان. برای من راهی شد برای سفر به ایران در تخیلم و نوشتن درباره آن. "
اولین رمان ناهاپتیان "چه کسی آیت الله کانونی را کشت؟" نام دارد که داستان قتل یک آیت الله شناخته شده در تهران را روایت می کند.
ناهاپتیان درباره این ایده می گوید: "من هیچ وقت نمی دانم که چه خواهم نوشت. فقط جمله اول را دارم و بر اساس آن شروع می کنم و می نویسم. در مورد این رمان خط اول را داشتم که درباره کسی بود که در تهران در خیابان منتظر تاکسی است و به طور تصادفی در مرکز قتل یک آیت الله بزرگ قرار می گیرد."
دومین رمان او با نام "نغمه های اصفهان" به قتل زنجیره ای زنان در اصفهان اختصاص دارد: "همه گفتند که رمان اول من در عین حالی که رمانی جنایی است، درباره تهران حرف می زند و شخصیت اصلی اش تهران است.در رمان دوم فکر می کنم که شخصیت اصلی من اصفهان است."
کتاب "ماموری به نام پرویز" روزی در پاریس رونمایی شد که ایران و قدرت‌های جهانی در لوزان بیانیه تفاهم هسته‌ای را منتشر کردند.
ناهاپتیان در کودکی از ایران به فرانسه مهاجرت کرده و زبان فارسی را تقریباً فراموش کرده است
" خیلی خوشحال شدم که این تفاهم انجام گرفت و همین طور خوشحال شدم که کتابم در چنین روزی رونمایی شد. برای این رمان سال ها تحقیق کردم. البته باز برای این رمان جملات اولیه ای داشتم که بر اساس آن پیش رفتم. ماموری به نام پرویز روبروی یه دختر خجالتی ایرانی به او می گوید که سال ها پیش کشته شده است. دختر به خودش می گوید چرا به من می گوید که کشته شده و حالا روبروی من نشسته و با من حرف می زند؟"
نیمی از رمان در پاریس می گذرد و نیم دیگر در تهران. ناهاپتیان می گوید برایش جالب بود که چالش بین ایران و بقیه جهان بر سر مسائل هسته ای را در یک رمان تخیلی جا دهد.
کتاب زمان های کوناگونی را روایت می کند و در واقع بازگشت به گذشته های زیادی در بر دارد که با زمان حال آمیخته می شود.
یکی از شخصیت های کتاب یک زن موسیقی دان ایرانی است که کشف می کند شوهرش دانشمندی هسته ای است و او که حالا در پاریس است خاطرات زیادی را در تهران به یاد می آورد.
" چون سال هاست در ایران زندگی نکرده ام ترسم این بود که نگاه غربی داشته باشم. برای همین سعی کردم شخصیت زنی از داخل ایران هم وجود داشته باشد که نظرش را درباره رابطه ایران و غرب و مساله هسته ای بگوید."
در دل قصه اشاره ای هم هست به ماجرای اتوبوس نویسندگان که ماموران اطلاعاتی قصد داشتند به ته دره مرگ بفرستند و عجیب این که در این رمان تخیلی یک شخصیت روسی نجات بخش نویسندگان است: "خیلی لحظه سینمایی ای است که من به آن رجوع کردم. این یکی از چیزهایی است که هنگام تحقیق به آن برخوردم، اما باید بگویم که به رغم تحقیقات من، تمام رمان های من کاملاً تخیلی هستند. در قصه من در این جا یک شخصیت روسی وجود دارد که البته در واقعیت وجود خارجی نداشت."
ناهاپتیان درباره علاقه اش به نوشتن رمان های جنایی- جاسوسی می گوید: "من از این نوع رمان ها زیاد می خوانم و وقتی که زیاد می خوانی، دوست داری خودت هم بنویسی. از طرف دیگر وقتی روزنامه نگار هستی دوست داری زوایای مختلف ایران را هم نشان بدهی. من نمی خواستم فقط زوایای تاریک ایران را نشان بدهم. خیلی از کسانی که رمان های من را خوانده اند گفتند که فکر نمی کردند که ایران کشوری چنین مدرن باشد. تلاش من این بود که شرایط را آن طور که هست نشان بدهم؛ نه بدتر از آن چه هست و نه ایده آل."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر