مینه سرگردان ، قصه دختری در خیابان های کابل
- 28 آوریل 2015 - 08 اردیبهشت 1394
ویتوریو دسیکا، فیلمساز ایتالیایی و از پیشگامان سینمای نئورئالیسم زمانی گفته بود که وقتی در خیابان راه میروید، در اطراف شما داستانهای واقعی بسیاری وجود دارد که قدرت تبدیل شدن به فیلم را دارند، اما هر داستان واقعی و عینی، نیاز به بافت خوب و ظریف برای بیان سینمایی دارد.
مینه سرگردان، اولین فیلم بلند یوسف برهکی، فیلمساز افغان مقیم کانادا، داستانی برخاسته از واقعیتهای عینی جامعه امروز افغانستان است. فیلم قصه دختر نوجوانی به نام مینه است که خرج زندگی خود، پدر کلان بیمار و پدر معتادش را تامین میکند. او در خیابانهای کابل دستفروشی میکند و در مکتب هم درس میخواند. مینه مانند بسیاری از کودکان خیابانی سرمایهای برای دستفروشی ندارد و به ناچار در خدمت دلالهای سودجو قرار دارد که به کودکان و نوجوانان دستفروش دستمزد اندک میدهند.
مینه سرگردان محصول مشترک افغانستان و کانادا است و در فستیوال امسال برلین هم به نمایش درآمد.
یوسف برهکی سینما را در کانادا خوانده و چند فیلم کوتاه را در کارنامه خود دارد. او فیلم مینه سرگردان را براساس چشمدید خودش از شرایط زندگی کودکان و نوجوانان در بازار کابل ساخته و تلاش کرده تا به سبک مستند و واقعگرا نزدیک شود.
بازیگر محوری فیلم با بازی خوب فرزانه نوابی و سایر عوامل فیلم از داخل افغانستان انتخاب شده و تهیه کننده فیلم آصف برهکی و آندرو کوروگی است.
نسلی محکوم شرایط
مینه و هزاران نوجوان و کودکی که در بازارهای افغانستان نانآوران کوچک خانوادههایشان هستند، بخشی از همین نسلی اند که بعد از سال ۲۰۰۱ و دوران کمکهای هنگفت بینالمللی در افغانستان رشد کردهاند. نسلی که محکوم جبر اجتماعی، معادلات سیاسی و شرایط سنتی و اقتصادی جامعه است.
هر چند فیلمساز به سراغ نقد شرایط نرفته اما فقر و زندگی دشوار کودکان و نوجوانان دستفروش را به نمایش گذاشته است. کسی به فکر مینه و همنسلان او در جامعه نیست، تنها آرزوی آنان درس خواندن است که آن هم محکوم شرایط اقتصادی است. مینه در میان دهها پسر جوان در بازار کار میکند و در این تلاش به پدر کلان بیمار که هوش خود را به نوعی از دست داده و پدر خودش کمک میکند.
جوانی که دلال کار کودکان است، به او جنس میدهد تا کار کند اما بازار پر از خشونت است. کودکان و نوجوانان دستفروشی را میبینیم که برخی خریداران آنان را میزنند. مناطق مختلف بازار بین دلالهای کار تقسیم شده و کار در منطقه دیگر، خطر خشونت فیزیکی و از دست دادن جنس را به همراه دارد. مینه در این بازار تبدیل به یک مبارز میشود؛ مبارزی که میخواهد زنده بماند.
پدر کلان مینه میمیرد و او تلاش میکند تا با کمک دیگران او را دفن کند. صحنه بازگشت مینه از قبرستان در کنار قلعه بالاحصار کابل و توفان شدید خاک، یکی از صحنه های قوی فیلم است که تنهایی مینه و شرایط سخت او را تصویر کرده است.
پدر مینه برای تامین هزینه اعتیاد خودش قصد دارد او را به شوهر بدهد اما مینه از خانه فرار میکند. او در پایان، در دام گروه دیگری میافتد که باید برای زنده ماندن خودش گدایی کند.
کابل، شهر تناقضها
کابل شهر تناقضها است. شهری که فقر و ثروت در خیابانهای آن موج میزند. ساختمانهای بلند شیشهای و ماشینهای آخرین مدل که در اطراف آن گروه کلانی از کودکان خیابانی را میبینید که برای یک لقمه نان پرسه میزنند.
فیلمساز به تناقضهای موجود جامعه که ارتباط مستقیم با واقعیت روزمره زندگی دارد اشاره نکرده و بیشتر فضای فقر، زبالههای کنار رودخانه و خانههای متروکه را به تصویر کشیده است. اختلاف طبقاتی، نابرابری اجتماعی و سیستم برخاسته از معادلات تاثیرگذار در سرنوشت کودکان خیابانی، در پسزمینه فضای فیلم وجود ندارد.
فیلمساز در انتخاب تصاویر بازار دچار شتابزدگی بوده و بیشتر تصاویر بازار، از فاصله دور و یا زاویه رو به پایین گرفته شده است.
داستان واقعگرا با بافت پراکنده
سینمای افغانستان درعرصه فیلم بلند سینمایی از داشتن فیلمنامه و فیلمنامهنویس حرفهای دچار ضعف بنیادی است. با وجود شماری نویسندههای بسیار خوب و قوی در عرصه ادبیات داستانی، هنوز سینمای افغانستان نتوانسته است از آثار داستانی یا تجارب نویسندههای خوب استفاده کند.
فیلم مینه سرگردان نیز از این ضعف موجود در بدنه سینمای بلند و داستانی افغانستان خارج نیست. یوسف برهکی در مصاحبهای با مجله اینترنتی 'نکست پروجکشن' گفته است که فیلم را ظرف نوزده روز در کابل ساخته است.
او ضمن کارگردانی فیلم، کار نویسندگی، تصویربرداری و تدوین فیلم را هم بر عهده داشته و این تراکم کاری و زمان بسیار اندک برای تصویربرداری یک فیلم بلند سینمایی، در ساختار و چارچوب فیلم تاثیر زیادی گذاشته است.
از نظر داستانی، شخصیتهای فیلم مینه سرگردان به نوعی راکد و دچار بافت پراکنده و سرگردان است که در سیر داستان همدیگر را تکمیل نمیکنند. نقش معلم، یک نقش راکد به نظر میرسد که به او فرصت همراهی و حامی مینه بودن داده نشده است. سخنان معلم در کلاس درس درباره ضرورت آموختن علم برای زن و مرد، بسیار فرمالیته است و فیلم را به سطح یک اثر آماتور تقلیل داده است.
کاراکتر سمیر، پسر جوان دستفروش که تنها دوست مورد اعتماد مینه در بازار است به نوعی در پایان داستان رها میشود. او که احساس میشود مینه را نیز دوست دارد، در سیر داستانی فیلم تکمیل نمیشود.
در مقابل، کارگردان توانسته است بازی خوبی از فرزانه نوابی در نقش مینه بگیرد. این اولین فیلم فرزانه نوابی است و او بازی بسیار روان و جاافتادهای در فیلم ارائه داده است.
نقش پدر معتاد با بازی قادر آریایی، یک نقش بسیار تکراری در افغانستان است. او در بیشتر فیلمها، نقش مرد معتادی را ایفا کرده که خانوادهاش پول تریاک او را تامین میکند. این نوع شخصیتپردازی تکراری برای یک فیلم بلند سینمایی مناسب به نظر نمیرسد.
تصویربرداری فیلم با وجود سبک مستندگونه آن، دچار ضعف تکنیکی و زیباییشناسی است. فیلم مینه سرگردان با مدت نمایش دو ساعت و پنج دقیقه، یک فیلم بسیار طولانی به نظر میرسد. صحنهها و گفتوگوهای اضافی و وقتگیر بسیاری در فیلم است که حذف آن هیچ ضرری به چارچوب فیلم وارد نمیکند بلکه روال فیلم را یکدست و روان خواهد ساخت.
یوسف برهکی نگاه انسانی را در فیلمش دنبال کرده است و این نگاه میتواند در کارهای بعدی او با استفاده از بافت خوب و بیان سینمایی واقعگرا استمرار یابد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر