۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ دوشنبه ۲۱ اردیبهشت

بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ دوشنبه ۲۱ اردیبهشت

روزنامه های امروز صبح تهران در گزارش هایی به نمایشگاه کتاب تهران پرداخته و از نبود مشتری برای کتاب های گران خبر داده اند. این روزنامه ها در عین حال گفته های وزیر ارشاد را مهم دیده اند که در جمع پلیس گفته است بزودی حتی دیش ها هم حذف می شود و آن وقت چیزی نیست که از بام ها پایین بکشید.
 
بحث پوشش شخصیت های زن سیاسی که به ایران می آیند همزمان با عکس و خبرهایی از دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی از تهران، مقالاتی درباره فعالیت های سیاسی احمدی نژاد و احتمال بازگشت وی به صحنه سیاسی کشور از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست.
حجاب دیپلوماتیک
تیتر و عکس صفحه اول ابتکارکیا طاهری در گزارش اصلی ابتکار که درباره لباس شخصیت های زن سیاسی است که به تهران می آیند نوشته: وزیران خارجه استرالیا و ونزوئلا، نایب‌رئیس مجلس آلمان، کاترین اشتون مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سفیر جدید نروژ از زنان دیپلماتی هستند که در یکی دو سال گذشته به ایران سفر کرده‌اند و نوع پوشش آن‌ها برای رعایت قانون حجاب، در کانون توجه بوده‌است.
 
گزارشگر این روزنامه به سفر «اِما بُنینو»، وزیر خارجه ایتالیا به ایران اشاره کرده و نوشته: پس از به‌زمین‌نشستن هواپیمای ایتالیایی در تهران، خانم وزیر درخواست مدیر تشریفات وزارت خارجه را برای رعایت حجاب، رد کرده و گفت چه‌طور مقام‌های ایرانی در ضیافت‌های ما به خاطر سرو مشروب حاضر نمی‌شوند، من هم حاضر نیستم تن به این محدودیت بدهم تا بالاخره با تدبیر وزیر خارجه ایران حل شد و وی روسری بر سر گذاشت.
 
به نوشته این گزارش: در سفر ماه گذشته جولی بیشاپ وزیر خارجه استرالیا هم باز حاشیه ساخت. بیشاپ در فرودگاه، روی روسری کلاه گذاشت و از سوی برخی رسانه‌های داخلی به‌دلیل «عدم رعایت کامل حجاب»، و برخی مطبوعات استرالیا به‌سبب «رعایت حجاب» با انتقادهایی روبه‌رو شد.
 
ابتکار با سفیر سابق ایران در مکزیک و استرالیا در همین باره سخن گفته و از قول قدیری ابیانه نوشته «پافشاری بر حجاب در ایران افراطی نیست، اسلامی است؛ رعایت هم می‌کنند؛ کار خوبی هم می‌کنند!» اما جعفر قنادباشی، تحلیل‌گر مسائل خارجی گفته چنان‌چه کشوری به فرهنگ ما احترام بگذارد، طبیعتاً ما هم به همان اندازه نسبت به آداب و رسوم آن‌ها احترام خواهیم گذاشت. این نیست که موردی خاص را ما به تنهایی اجرا کنیم و آن‌ها اجرا نکنند و این احترام متقابل حتی موجب نزدیکی روابط فرهنگ‌ها و کشورها می‌شود.
عقب نشینی ناوگان آمریکا
کیهان گزارشی دارد که در ابتدای آن به نقل از یک سایت داخلی نوشته ناوگروه ۳۴ نیروی دریای ارتش جمهوری اسلامی ایران به گلوگاه تنگه باب‌المندب رسید و بعد از آن افزوده: این چندمین بار است که این ناوگروه ارتش برای حفاظت از منافع اقتصادی ایران در آب‌های بین‌المللی طول ۴۰۰مایلی خلیج عدن را طی کرده و به اسکورت کشتی‌های تجاری ایران و مأموریت‌های محوله پرداخته است.
 
این روزنامه بدون ذکر منبع خبر خود نوشته: شب گذشته که ناوگروه ۳۴ از ۳۰ مایلی بندر عدن یکی از مهمترین بنادر کشور یمن می‌گذشت باز حساسیت کشورهای ائتلاف از جمله آمریکا و فرانسه نسبت به حضور ناوگروه ۳۴ در خلیج عدن زیاد شد و بالگرد و هواپیما و ناو خود را به‌سمت ناوشکن البرز و ناو لجستیک بوشهر فرستادند و می‌خواستند حدود پنج ‌مایلی ناوگروه را رد کنند که با هشدار جدی افسران فرماندهی ناوشکن البرز، از ناوگروه ایران عذرخواهی کردند و مسیر خود را تغییر دادند.
 
در دنباله گزارش کیهان آمده: هم‌اکنون ائتلاف غربی عربی برای بمباران شهرهای مختلف یمن ایجاد شده و ناوشکن‌های کشورهای ائتلاف فقط مشغول جنگ در یمن هستند و حتی کشتی‌های آنها که دچار حادثه و تجاوز دزدان دریایی می‌شوند به‌کمک آنها نمی‌روند.
چرا عربستان پیشنهاد آتش‌بس داد؟
آرمین منتظری در ستونی در شهروند با اشاره به آتش اعلام شده بین عربستان سعودی و حوثی ها نوشت در روزهای گذشته، حوثی‌های یمن، حملات مکرری را علیه برخی شهرهای مرزی عربستان صورت داده‌اند. این حملات برای عربستان‌سعودی مفهومی بسیار بیشتر از یک تهدید ساده دارد. نخستین معنی‌اش این است عربستانی که برای سرکوب شورشیان سوری دست به تشکیل یک ائتلاف از کشورهای عربی زده است، حالا حتی نمی‌تواند از خود در برابر حوثی‌ها محافظت کند.
 
نویسنده معتقد است حوثی ها باهوش عمل می‌کنند. آنها طی روزهای گذشته ضربات سنگینی را متحمل شده‌اند. نیروهای ائتلاف با حملات هوایی خود زیر ساخت‌های آنها را منهدم کرده‌اند. در چنین شرایطی حوثی‌ها استراتژی در اختیار گرفتن سرزمین را کنار گذاشته‌ و به سمت مرز عربستان برای حمله به شهرهای نجران و جیزان رفته اند چرا که می‌دانند حملات عربستان‌سعودی به یمن نه با هدف از میان بردن کامل حوثی‌ها که تنها برای اعمال فشار بر حوثی‌ها و وادار کردن‌شان به پذیرفتن خواسته‌های عربستان صورت گرفته‌ است.
 
مقاله شهروند در نهایت نظر داده: انهدام زیرساخت‌های حوثی‌ها و ادامه حملات سنگین هوایی علیه آنها تنها با این هدف انجام می‌شود که آنها خلع سلاح شده و درنهایت مجبور شوند به مذاکره تن بدهند. حوثی‌ها اما می‌دانند که حمله زمینی عربستان به یمن باعث تلفات نیروهای عربستانی خواهد شد. علاوه بر این بعید است که دیگر کشورهای عضو ائتلاف با حمله زمینی عربستان به یمن موافقت کنند.
از قلم شمشیر نسازیم
کارتون محمدرضا ثقفی، شهروندوحید معتمد نژاد در بحثی درباره علت بی رونقی کتاب و تیراٰژ آن نوشته: چنانچه کتاب بدون ممیزی در معرض همگان قرار گیرد، می‌تواند پایه‌های محکمی در بنای فرهنگ ایجاد کند تا از استحکام آن، جامعه‌ای به «پناه امن اجتماعی» برسد و از این سرپناه به آنچه افراد آن در گشودن درهای توسعه همه‌جانبه می‌اندیشند، افق را نظاره‌گر باشند. مساله این است که آیا این هدف در جامعه کنونی ما، دنبال می‌شود یا تحت تاثیر القائات فکری و خط مشی سیاسی احزاب یا جناح‌های سیاسی در طول سالیان گذشته به انحای مختلف به بیراهه رفته.
 
نویسنده خطاب به رییس جمهور با اشاره به گفته های وی در افتتاح نمایشگاه کتاب نوشته: ما هم معتقدیم که زبان گویای فرهنگ ما که ریشه در آداب ملی و دینی دارد، کتاب است نه شمشیر؛ اما شما هم واقفید که گاه در بسیاری از موارد، قلمی که ترسیم فرهنگ کتابت می‌کند، هنوز در دوره شما به اجبار جوهرش تهی می‌شود و حکم همان شمشیری را دارد که شما بر زبان راندید و گاه بسیاری از کلمات و سطوری که در مقاطع گوناگون، ارزش محسوب می‌شد، امروزه در دستان مردان نظارت، جا می‌ماند.
 
در ادامه مقاله اعتماد آمده: کسی را که بر سفره شب خویش به نگرانی می‌نگرد و به دلیل بهای بالای کتاب، قید خواندن را می‌زند با کدام استدلال و منطق می‌توان تشویق به خرید کتاب کرد؟ ما هم معتقدیم که رسانه‌ها باید بیشتر به کتاب بپردازند، اما زمانی که صفحه حوادث رسانه‌ها بیشترین خواننده را به خود جلب می‌کند، چه کنیم که صفحه کتاب رسانه به یک چشم به هم زدن ورق نخورد؟ ما هم معتقدیم که زنگ کتاب‌خوانی باید در مدارس احیا شود، اما با چه راهکار و منطقی این زنگ را برای دانش‌آموزان جذاب‌سازیم که از این زنگ به عنوان «زنگ تفریح» یاد نکرده و از صفحات کتاب «موشک سرگرمی» نسازند.
بازگشت و ترس از ولنجک
محمدحسین مهرزاد در گزارشی در اعتماد نوشته: هر چقدر اطرافیانش تلاش کنند و مصاحبه پشت مصاحبه بیاورند که احمدی‌نژاد برای مجلس هیچ برنامه‌ای ندارد، باز خبری از ولنجک درز می‌کند که خلاف این گفته را ثابت می‌کند. روز پنجشنبه هفته گذشته احمدی‌نژاد در دفتر ولنجک پذیرای استانداران دوره ریاستش در دولت بود. او در طول دولت‌های نهم و دهم با ٥٥ استاندار کار کرد که از این تعداد تنها هفت نفر به دلیل اتخاذ مواضعی مخالف با احمدی‌نژاد دعوت او را قبول نکردند.
 
اگرچه از محتوای این جلسه خبری در دست نیست اما شنیده‌های «اعتماد» حاکی از آن است که اطرافیان رییس دولت‌های نهم و دهم طی هفته آینده میزبان فرمانداران دولت خود خواهند بود. بر اساس آمارهای وزارت کشور در دوران ریاست احمدی‌نژاد بر دولت حدود ٨٠٠ فرماندار منصوب شده‌اند. پیش‌بینی احمدی‌نژادی‌ها برای این جلسه این است که حدود ٦٠٠ نفر در این جلسه حضور خواهند داشت. آنها برای برگزاری این جلسه در تهران به دنبال سالنی با گنجایش ٦٠٠ نفر هستند و تلاش می‌کنند تا آن را در سکوت خبری برگزار کنند و محتوایش را در اختیار رسانه‌ها قرار ندهند.
 
عبدالله ناصری در گفت‌وگویی با «اعتماد» با صراحت نسبت به ادامه حضور نیروهای دولت قبل در کسوت فرمانداران دولت فعلی هشدار می‌دهد و ادامه فعالیت آنها را در صورتی که کوچکترین تعلق خاطری به دولت فعلی ندارند، نشانه بدی می‌داند.
 
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران از ورود ۹ ایرباس جدید به کشور خبر داده و همراه این خبر نوشته: عموجان دلواپس‌مان با طعنه فرمودند: «چه عجب. بالاخره چشم ما به جمال دستاوردی هم در دولت یازدهم روشن شد. هر چند با توجه به اینکه شما اعتدال زده‌اید به همه چیز، هیچ بعید نیست که این ایرباس‌ها هم اسقاطی باشد. احتمالاً از حراجی تاناکورای هواپیما خرید کرده‌اید!»
 
عموجان لطف دارند. هنوز فکر می‌کنند دوران دولت گذشته است که نمودارها یک حرفی بزنند و واقعیت چیز دیگری باشد. آن دوره گذشت و شکر خدا آنقدر ذره‌بین و میکروسکوپ دلواپس روی عملکرد دولت یازدهم زوم شده که اگر خدای نکرده می‌خواستیم هم نمی‌شد هواپیمای تاناکورا را جای اصلی جا زد.
 
عموجان پوزخندی زدند که: «چقدر شما از سایه دولت قبل هراس دارید. چقدر می‌ترسید که از ولنجک هوا دلپذیر شود. هنوز خبری نشده دلواپس هستید که مجلس به دست ولنجکی‌ها و بهاری‌ها، گلستان گردد. چند تا طیاره مجهول الهویه را در بوق می‌کنید که مثلاً کار انجام داده‌اید؟ اما در باطن دلواپس فعالیت‌های حلقه ولنجک هستید و اینکه با بازگشت دوباره بهاری‌ها طومارتان پیچیده خواهد شد. فعلاً که دوستان به رتق و فتق امور باقی مانده از دولت قبل مشغولند، هراس برتان داشته و روزی نیست که یک مصاحبه ترس خورده از رفقای شما بر تارک مطبوعات ننشیند. چیییی شده؟ از چیییی می‌ترسین؟ از ۹۴؟ از ۹۶؟»
۴ ماه اعتراض
کارتون علیرضا پاکدل، اعتمادمهدی بهلولی در مقاله ای در شهروند نوشته روز هفدهم اردیبهشت، برخی از بزرگان آمده بودند. آمده بودند رو‌به‌‌روی مجلس، خانه مردم، در میان ۳-۴‌ هزار آموزگار معترض عدالت‌خواه. از آن میان پیری پُرآوازه بود که زیر آفتاب تند و تیز نشسته بود. آمده بود میان آموزگاران معترض؛ آمده بود میان جنبش مدنی، خشونت پرهیز و عدالت‌خواهانه آنان. چندان حرفی نزد، اصلا برای حرف زدن نیامده بود.
 
این آموزگار نوشته: چندان هم نباید حرفی می‌زدیم. قرار گذاشته بودیم کسی حرفی نمی‌زند و گردهمایی‌مان، خاموش است. تنها آمده بود که بگوید تنها نیستید و «من» هم در کنار شما هستم، همین. اما نمی‌دانم چرا به نزد من، این «من» یک تن نبود و او را یک جمع می‌دیدم. گویی با خودش همه عدالت‌خواهان و آزادی‌خواهان تاریخ معاصر ایران را هم آورده بود. نمی‌دانم چرا فکر می‌کردم تنها نیامده و بی‌گمان با مصدق آمده است و هی چشم چشم می‌کردم تا مصدق را هم ببینم و هی در میان جمع، نام برخی از بزرگان و خوش‌نامان تاریخ ایران از ذهنم می‌گذشت و نگاه می‌کردم تا آنان را هم ببینم.
 
در ادامه مقاله شهروند آمده: ما آموزگاران و کارگران و پرستاران هم که گردهمایی برگزار می‌کنیم داریم از بی‌عدالتی سخن می‌گوییم. وجه اشتراکی از همگی ما، شاید همین باشد. ۴ ماه اعتراض، بی‌فایده نبود. این‌که چیزی به حقوقمان افزوده نشد اما بی‌گمان به اعتبارمان افزوده شده. از روزهای پایانی دی ماه گذشته تاکنون، چندین بار گردهمایی‌های سراسری و پراکنده داشته‌ایم اما خوشبختانه با کمترین تنش همراه بوده.
کشت پنهانی خشخاش در کشور
مهدی افروزمنش در گزارش اصلی شهروند نوشت: تریاک خانی نه از مزارع افغانستان می‌آید و نه توسط پیچیده‌ترین باندها مواد مخدر از میانمار و آزمایشگاه‌های پیشرفته قاچاقچیان. این تریاک را در استان فارس عمل می‌آورند، در استان کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، یزد یا کرمان. کشاورزان خلافکار ایرانی می‌کارند و می‌فروشند، در ارتفاعات، لابه‌لای مزارع گندم یا هرکجا که دور از چشم ماموران باشد. می‌کارند و بهترینش را به اسم تریاک خانی می‌فروشند.
 
یک مقام مسئول که نمی‌خواهد نامش فاش شود، به شهروند گفته با وجود شدت مبارزات پلیس و نیروهای امنیتی با کاشت غیرقانونی خشخاش، این نوع کشت درحال افزایش است». او تأکید می‌کند که روند افزایش بسیار ناچیز و کم است، جمله‌ای که چندان طرفدار ندارد. از جمله مخالفان این جمله، یک کشاورز کازرونی است، کسی که می‌گوید، کشاورزان و دامداران بسیاری را می‌شناسد که به‌تازگی گوشه‌ای از مزارع یا مراتع خود را به کشت خشخاش اختصاص داده‌اند.
 
این کشاورز ٥٧ ساله به خبرنگار شهروند گفته اول که خشکسالی محصول را کم کرد و درآمد پایین آمد و بعد دولت با بعضی از کارهایش باعث شد که با پول کشت نشود زندگی کرد». این درحالی است که خشخاش به‌دلیل ویژگی‌های بیولوژیکی‌اش نیاز چندان به مراقبت ندارد و در عین حال سوددهی بالایی دارد، به‌خصوص آن‌که از قدیم خشخاش تولید شده در ایران به کیفیت بالایش معروف بوده است.
آلزایمر گرفته ایم
کارتون علی جهانشاهی، قانوناحمدرضا کاظمی در ستون طنز شهروند از یک بیماری یاد کرده و نوشته: این آلزایمر از آن نوعی که شما کنترل‌تان را از دست می‌دهید و ایزی‌لایف‌لازم می‌شوید؛ نیست بلکه نوعی بیماری رفتاری‌ است که حساسیت شما را نسبت به پیرامون‌تان در حد یک «آمیب تک‌سلولی» پایین می‌آورد و از شما به‌ جای «شهروند» یک «سیب‌زمینی انتخاباتی» و یک «درخت متحرک» می‌سازد!
به نوشته این طنزنویس: کمتر از یک‌سال پیش در اصفهان یک از خدا بی خبری پیدا شد که اسید می‌پاچید به سر و صورت مردم. آن اوایل که خبر داغ بود عده‌ای‌ از ما برای مدتی «تک‌سلولی» بودن را کنار گذاشتیم و حتی گاهی حرکات امیدوارکننده‌ای هم کردیم که نوید تولید و تکثیر یکی دو سلول دیگر در بدنمان را می‌داد اما الان که آب‌ها از آسیاب افتاده جوری «کول» برخورد می‌کنیم که هرکس نداند فکر می‌کند این حادثه در جزیره‌ کوچکی در غرب آفریقا رخ داده بود نه در ایران!
در ادامه طنزنوشته شهروند آمده: راستی اسم ریزگرد برایتان آشنا نیست؟ امیدوارم حالا که ما نوادگان آرش کمانگیر، ما زادگان نسل رستم و سهراب، مااا رهروان راه سیاوش، مااا آریایی‌های اصیل اندازه یک «بیسکوئیتِ کرم‌دار» بی‌بخار شده‌ایم حداقل باز هم طبیعت یک تکانی به خودش بدهد و گرد و خاکی به‌پا کند بلکه ابعاد خاک بر سری‌مان یادمان بیاید و در حد یک previously on و یک «فلش‌بک» هم که شده به‌خاطر بیاوریم چه کسانی از لایحه بودجه ردیف‌های مبارزه با ریزگرد را حذف کردند و بعدش به نشانه اعتراض نسبت به سازمان محیط‌زیست، با ماسک سر کار رفتند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر