جزئیات قتلعام خانوادگی با شلیکهای جنونآمیز
+22
رأی دهید
-3
خبرنگار «ایران» در گرگان: شکست در دو بار ازدواج، مرد جوان را به درجه انفجار عصبی رسانده بود و شلیکهایش به قتلعام خانوادگی ختم شد.
میگوید اگر نصیحتهای بزرگترها را گوش میداد، هیچگاه چنین سرنوشتی نداشت و از اینکه به سه شلیک مرگبار دست زده است، ابراز پشیمانی میکند.
4 خرداد ماه سال جاری وقتی اهالی مجتمع چکاوک کوی استرآبادی گرگان با شنیدن صدای وحشتناک شلیک پنج گلوله از خانههای خود بیرون ریختند، خود را در برابر پیکر خونآلود دختر 13 ساله همسایه به نام کوثر دیدند. مرد آشنایی که تفنگ وینچستر در دست داشت، با دیدن این صحنه خواست فرار کند و هنوز چند قدمی دور نشده بود که کارگران ساختمان نیمهکاره با جسارت زیادی سد راهش شدند و وی را به دام انداختند. همزمان ماجرای این اقدام مسلحانه به پلیس 110 گرگان و اورژانس مخابره شد و تیمهای کلانتری، پلیس آگاهی و آمبولانسهای اورژانس خود را به قتلگاه خانوادگی رساندند.
بررسیهای میدانی پلیس نشان داد «سودابه» 35 ساله همراه پدر 55 سالهاش در آپارتمانشان کشته شدهاند و دختر نوجوان وی که میخواست فرار کند در خارج از خانه هدف گلوله قرار گرفته است.
تحقیقات نشان داد عامل این شلیکهای مرگبار که «نیما» نام دارد، کسی جز شوهر سودابه نبوده است که روز حادثه پس از درگیری لفظی با همسر و پدرزنش آنها را قربانی اقدام جنونآمیز خود کرده است. این داماد جنایتکار در بازجوییها گفت: «قصد قتل نداشتم، پس از شلیک به سودابه و پدرش متوجه شدم کوثر فریادزنان خود را به راهروی مجتمع رسانده است، او را هم از پشت سر هدف قرار دادم و وقتی خواستم فرار کنم، دستگیر شدم.»
سرهنگ «محمدرضا اکبری» رئیس پلیس آگاهی گلستان در مورد این قتلعام به خبرنگار شوک گفت: «روز حادثه، قاتل در خانه نزد همسر و پدرزنش نشسته بود که باد پنکه یک چک 50 هزار تومانی را به زیر میز پرتاب میکند. گم شدن همین چک جرقه دعوا را روشن کرده و بین داماد و پدرزن مشاجره بالا میگیرد. قاتل که در خانهاش یک تفنگ مگنم تیرپران ساخت ترکیه داشت و آن را مخفی کرده بود، سراغش رفته، ابتدا پدرزنش را با شلیک یک گلوله به سینه میکشد، سپس با شلیک گلوله به صورت سودابه وی را نیز به قتل میرساند.»
سرهنگ اکبری ادامه میدهد: «وقتی کوثر 13 ساله که دختر ناتنی قاتل است این صحنه را میبیند، با داد و فریاد پا به فرار میگذارد که قاتل، وی را از پشتسر هدف قرار داده و او نیز پس از گذشت مدتی به کام مرگ فرو میرود.»
قاتل که بلافاصله تحویل پلیس داده شد به قتل خود اعتراف کرده اما سرهنگ «مجید کمانگری» افسر پرونده نیز به شوک گفت: «کارگران ساختمانی که قاتل را دستگیر کرده بودند با پلیس تماس گرفته و اعلام کردند سرنشینان یک خودرو آنها را تهدید کرده و گفتهاند اگر قاتل را دستگیر نمیکردید، او میتوانست فرار کند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد تا عاملان این تهدید نیز دستگیر شوند.» قاتل در بازجوییها گفت: «همیشه گـــــام در راههای اشتباه گذاشتهام و اگر به جای اینکه حرف بزرگترها را گوش کنم، لجبازی نمیکردم، چنین سرنوشت بدی نداشتم.» وی افزود: «15 ساله بودم که با دختری آشنا شدم، با وجود مخالفتهای خانوادهام با این ازدواج، لجبازی و با وی عروسی کردم. خانوادهام مخالف ادامه زندگی من با همسرم بودند و دلایل خود را داشتند تا اینکه بعد از سالها در حالی که دخترم 11 ساله بود همسرم را طلاق دادم.»
نیما ادامه داد: «وقتی با سودابه آشنا شدم، شنیدم که او هم در ازدواج قبلی شکست خورده است و دختربچهای نیز دارد. وقتی با این زن ازدواج کردم، دیدم زن خوب و مهربانی است. خانهای خریده و به نام او زدم و خودرویم نیز همیشه در اختیار سودابه بود. مدتی نگذشته بود که بین من و سودابه مشکلاتی به وجود آمد. اختلافاتمان روز به روز بیشتر میشد تا اینکه پدرزنم از سبزوار به گرگان آمد و میهمان خانه ما شد. ابتدا تصور کردم مشکلاتمان حل خواهد شد اما روز به روز درگیریهایمان بیشتر شد تا اینکه تنها به خاطر گم شدن چک 50 هزار تومانی بین من و پدرزنم دعوا درگرفت و دست به این قتل زدم.»
بنابر این گزارش، نیما با دستور بازپرس شعبه 10 دادسرای گرگان روانه زندان شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر