۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

اعتراف به شوهرکشی بعد از ٨ سال

اعتراف به شوهرکشی بعد از ٨ سال

شرق: زنی که شوهرش را هشت سال قبل به قتل رسانده و توانسته بود راز جنایت را پنهان کند، سرانجام با اظهارات دخترش گرفتار شد و اعتراف کرد همسرش را کشته است. مردی مسن خرداد سال ٨٦ با مراجعه به پلیس آگاهی استان خراسان اعلام کرد پسر ٣٥ ساله‌اش به نام داریوش مفقود شده است. این مرد توضیح داد: «من با پسرم رابطه‌ای نداشتم و مدتی قبل از او به اتهام سرقت گوسفندانم شکایت کرده بودم، به همین دلیل داریوش فراری بود و اصلا نمی‌دانستم کجا زندگی می‌کند. اما چند روز قبل، همسر او با من تماس گرفت و گفت: قصد دارند به شمال کشور بروند. او از من نیز دعوت کرد همراه‌شان بروم، این کار عروسم بسیار عجیب بود ولی من آن موقع واکنش خاصی نشان ندادم و فقط دعوت را رد کردم. چند روز بعد عروسم با من تماس گرفت و گفت داریوش در دریا غرق شده است. سریع خودم را به شمال رساندم و در آنجا فهمیدم، جست‌وجوها برای پیداکردن جنازه به جایی نرسیده است و می‌گویند احتمالا ته دریا رفته است. عروسم لباس‌های داریوش را به من داد و گفت او قبل از رفتن به دریا اینها را پوشیده بود».این مرد ادامه داد: «من هنوز قانع نشده‌ام و به‌نظرم این موضوع عجیب است».کارآگاهان بعد از طرح شکایت توسط مرد مسن به بازجویی از زن جوان که هدی نام دارد پرداختند. او بار دیگر ادعا کرد شوهرش در دریا غرق شده است. پلیس از دختر این زوج که آن زمان ١٠سال بیشتر نداشت نیز تحقیق کرد. کودک در بازجویی‌ها همان حرف‌های مادرش را تکرار کرد و به‌این‌ترتیب مدرکی علیه هدی به دست نیامد و جسد داریوش هم پیدا نشد. چندی قبل پدر داریوش بار دیگر به پلیس آگاهی خراسان‌رضوی رفت و باز هم علیه عروسش شکایت کرد و گفت شک ندارد هدی مرتکب جنایت شده است. این مرد گفت: «نوه‌ام که اکنون بزرگ شده و ازدواج کرده، چند روز پیش نزد من آمد و گفت حرف‌هایی که هشت سال پیش زده دروغ است و پدرش اصلا همراه آنها به شمال نرفته و کسی که در این سفر با آنها بود، باجناق داریوش بود. بعد از شنیدن حرف‌های نوه‌ام مطمئن شدم هدی دروغ می‌گوید و او پسرم را کشته است».به‌این‌ترتیب کارآگاهان بار دیگر این زن را بازداشت کردند و از او سؤالاتی درباره مرگ شوهرش پرسیدند.
قاضی «سیدهادی سبحانی» ، از کارآگاهان پلیس آگاهی خواست تا بررسی های دقیقی را در این باره انجام دهند. در همین حال و به دستور سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) این پرونده به دایره قتل عمد ارجاع شد و توسط کارآگاه نریمانی مورد رسیدگی قرار گرفت. کارآگاه که با دستور قضایی همسر ۴۰ ساله فرد گم شده را دوباره مورد بازجویی قرار داده بود از پدر و مادر مرد گم شده نیز خواست لوازم به جا مانده از او را مورد بازبینی قرار دهند. پدر این مرد در حالی که ساک دستی را می گشود گفت: این کمربند، پیراهن و شلوار را عروسم چند روز بعد از ماجرای غرق شدن او در دریا به ما داد و مدعی شد که این ها لباس های پسرم است که قبل از رفتن داخل آب از تنش بیرون آورده بود! در همین حال چشم های کارآگاه به سوراخ های کمربند خیره ماند چرا که کمربند نو بود و با در نظر گرفتن آخرین سوراخ روی کمربند، مشخص شد که نه تنها از آن استفاده نشده بلکه اندازه آن بسیار بزرگ تر از کمر یک انسان معمولی است.
 
 هدی همچنان سعی داشت وانمود کند داریوش در دریا غرق شده است، اما این‌بار پرسش‌های پی‌درپی پلیس او را در بن‌بست قرار داد و این زن چاره‌ای جز اعتراف به واقعیت پیش روی خود ندید به همین دلیل مسئولیت مرگ شوهرش را پذیرفت.

هدی در اعترافاتش گفت: «داریوش معتاد بود. او مدتی به زندان افتاد و بعد از آن نیز به جرم سرقت تحت تعقیب قرار داشت و ما مجبور بودیم مخفیانه زندگی کنیم؛ این شرایط مرا کلافه کرده بود و دیگر نمی‌توانستم همسرم را تحمل کنم به همین دلیل به‌تدریج با شوهر خواهرم رابطه‌ای صمیمانه برقرار کردم بعد از آن تصمیم گرفتم شوهرم را از بین ببرم، به همین دلیل یک شب در چای او تعداد زیادی داروی خواب‌آور حل کردم. داریوش بعد از خوردن آن از حال رفت و من فهمیدم مرده است. بعد از این اتفاق به‌شدت ترسیده بودم و نمی‌دانستم باید چه کار کنم، به همین دلیل با شوهر خواهرم تماس گرفتم. او سریع به خانه ما آمد و جسد را با خودرواش برد، اما نمی‌دانم با آن چه کار کرد. شوهر خواهرم هیچ نقشی در این قتل نداشت و من به‌تنهایی مرتکب جنایت شدم».

کارآگاهان در ادامه با بررسی پرونده‌های مربوط به سال ٨٦ متوجه شدند آن زمان جنازه‌ای پیدا شده بود که با مشخصات داریوش مطابقت داشت، ولی آن زمان هویت متوفی شناسایی نشد و آن را دفن کردند. به‌این‌ترتیب تمام قطعات این پازل کنار هم قرار گرفتند و زن جوان از سوی مقام قضائی با صدور قرار بازداشت روانه زندان شد تا تحقیقات از او ادامه یابد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر