۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

مرگ عجیب دانشجوی نخبه ایرانی

مرگ عجیب دانشجوی نخبه ایرانی

جوان 23 ساله در حالی که برای جراحی ساده گوش به کلینیک رفته بود، دقایقی پس از تزریق داروی بیهوشی درگذشت.
خبر کوتاه بود و شوکه کننده. با اینکه این اتفاق در روز یکشنبه رخ داده بود اما خبرهای آن آرام آرام در میان خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی منتشر می شود و کاربران را تحت تاثیر قرار می دهد.
 
در این خبر آمده بود: «سیاوش اسدی دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی قزوین در یکی از مراکز درمانی قزوین درگذشت. سیاوش اسدی که عضو ارزنده مرکز تحقیقات مکاترونیک دانشگاه آزاد اسلامی قزوین است، به دلیل عارضه عفونت گوش برای درمان به یکی از مراکز درمانی شهر قزوین مراجعه کرده بود که در مرحله بیهوشی، به ابدیت پیوست.
 
بر اساس این گزارش، مرتضی روزبه استاندار قزوین، ایوب رحیمی معاون سیاسی امنیتی استاندار، صادقی نیارکی دادستان، سردار جعفری نسب فرمانده نیروی انتظامی، نصرتی شهردار، رییس دانشگاه علوم پزشکی، رییس پزشکی قانونی و رییس دانشگاه آزاد اسلامی قزوین پیگیر علت مرگ وی هستند.
 
سیاوش اسدی دانشجوی نخبه دانشگاه آزاد اسلامی قزوین عضو تیم فوتبالیست سایز کوچک و از مقام آوران مسابقات جهانی روبوکاپ بود.»
 
ماجرا وقتی دردناک تر می شود که متوجه می شویم این دانشجوی نخبه تنها 22 سال داشته و برای درمان عفوت بیماری پشت گوش خود که چندان پرخطر به نظر نمی رسیده به کلینیک رفته اما دیگر هیچ وقت بازنگشته است. جراحی به اندازه ای ساده و سطحی به نظر می رسیده که مسئولان کلینیک به همراه او گفته بودند برود و چند ساعت بعد بازگردد اما تنها چند دقیقه پس از تزریق داروی بیهوشی، دچار ایست قلبی می شود.
 
این جوان 23 ساله اصالتا اصفهانی است و خانواده اش در زمان عمل در شهر خودشان بودند. تنها همراه او یکی از کارمندان دانشگاه آزاد قزوین بوده که در گفتگو با هفت صبح جزییات این حادثه دردناک را توضیح می دهد...
شروع از 7 صبح
«حمیدرضا جماعتی» کارمند دانشگاه آزاد قزوین است که از صبح زود «سیاوش» را همراهی می کند تا به اتاق عمل برود. او در مورد بیماری این دانشجو به هفت صبح می گوید: «از چند روز قبل سیاوش دچار گوش درد و عفوت شده بود و از این موضوع گلایه می کرد. پس از چند بار مراجعه به پزشک مشخص شد که پشت گوش او عفونت دارد و تا آنجایی که ما متوجه شدیم نام این بیماری فیستول گوش بوده است. این عمل معمولا سرپایی انجام می شود اما پزشک معالج به ما گفته بود از آنجایی که امکان دارد این عفونت مقداری عمیق باشد و در درون گوش ریشه کرده باشد، بهتر است او را بیهوشی کامل کنیم که در زمان عمل با مشکل مواجه نشویم.»
 
او از صبح روز عمل می گوید: «سیاوش طبق دستور پزشک حدود 12 ساعت ناشتا بود و صبح روز عمل ابتدا به بیمه مراجعه کردیم و معرفی نامه برای کلینیک گرفتیم. در آنجا متخصصان بیهوشی چند سوال معمول و روتین پرسیدند. از او در مورد بیماری های احتمالی، قرص های مصرفی، حساسیت به داروهای پزشکی و ... سوال پرسیدند که پاسخ سیاوش به همه این سوالات منفی بود. سپس او را به طبقه بالا بردند و در یک اتاق با سه تخت و بیمار بستری کردند. قرار شد متخصص بیهوشی به نوبت آن بیماران را بیهوش کنند و سپس عمل جراحی انجام گیرد.
 
یکی از مسئولان پرستاری در آن زمان به من گفت خیالت راحت باشد و او هم مثل پسر ما است. به من گفتند بروم سه، چهار ساعت دیگر بازگردم. آنها فقط تاکید کردند برای سیاوش آبمیوه بخرم و گوشی موبایلش هم دستش بود که هر وقت به هوش آمد به من خبر بدهد. در زمان خداحافظی به او گفتم کتابی نمی خواهی بیاورم تا در این زمان بخوانی که او پاسخ داد نه و خیالم راحت باشد. هیچ وقت فکرش را نمی کردم این آخرین صحبت های ما باشد...»
آن تماس تلفنی
این کارمند دانشگاه آزاد در مورد اتفاق های بعد از عمل می گوید: «حدود نیم ساعت پس از خروج از بیمارستان به سیاوش زنگ زدم اما جواب نداد. در این زمان حدس زدم عمل جراحی او آغاز شده، بنابراین چند ساعت بعد باید بیمارستان باشم اما تا دو ساعت بعد هر چی زنگ زدم جواب نداد و آرام آرام نگران شدم. در همین زمان ها یکی از پرسنل کلینیک با من تماس گرفت و با صدای نگرانی از من پرسید که چرا به دنبال سیاوش نیامده ام. به او گفتم سیاوش قرار بود خودش خبر بدهد. کارمند بیمارستان در پاسخ گفت عمل تمام شده و به کلینیک بیایم. به کلینیک که رسیدم مدیریت بخش پرستاری من را به اتاقش برد و از من پرسید آیا سیاوش سابقه بیماری خاصی، حساسیت و ... داشته که پاسخ منفی دادم و با نگرانی پرسیدم مگر اتفاقی افتاده است؟ او در جواب من گفت سیاوش در زمان بیهوشی ضربان قلبش بالا رفته و به بیمارستان ... منتقل شده است.»
در بیمارستان چه گذشت؟
حمیدرضا جماعتی در مورد ادامه اتفاقات می گوید: «خودم را سریعا به بیمارستان رساندم. آنجا جواب درستی به من نمی دادند و در پاسخ اصرارهای من گفتند که او به بخش ICU منتقل شده است و حال خوشایندی ندارد. مسئولان بیمارستان تنها به من می گفتند با خانواده اش تماس بگیریم. در زمان همین تماس ها با مدیریت دانشگاه آزاد قزوین تماس گرفتم که ایشان پس از مدتی خودش را به بیمارستان رساند و مشاهده کردم پس از صحبت با مسئولان بیمارستان گریه می کند.
 
در این زمان متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است... روز یکشنبه این اتفاق افتاد و تا همین حالا در شوک هستیم. در روزهای گذشته با مسئولان کلینیک که در مورد این اتفاق صحبت کردیم، آنها فقط به ما گفتند که چند دقیقه پس از تزریق داروی بیهوشی قلب او از کار ایستاد. با استفاده از دستگاه شوک و داروهای مختلف او را یک بار برگرداندیم اما باز هم ضربان قلبش ایستاد. این یک اتفاق نادر است و هر سال یکی دو نفر ممکن است به این حادثه دچار شود.»
 
او در مورد پیگیری ماجرا می گوید: «خانواده و دانشگاه آزاد شکایت های مختلفی را آماده کرده اند. نتیجه بررسی پزشکی قانونی هنوز مشخص نشده و نمی دانیم داروی بیهوشی مناسب نبوده، کوتاهی کادر بیهوشی بوده و ...»
برای بیهوشی چه اقداماتی باید انجام داد؟
در مورد اقداماتی که باید پیش از بیهوشی انجام داد دکتر نورمحمد عارفیان به هفت صبح می گوید: «قبل از عمل باید شرایط فیزیکی، شرح حال کامل، شرح حال داروهای مصرفی، بیماری های احتمالی، حساسیت به داروهای مختلف و بیهوشی و ... گرفته شود. در صورتی که مشکلی مشاهده نشود، متخصص بیهوشی اجازه بیهوشی می دهد.»
 
او در مورد عواملی که ممکن است باعث یک بیمار پس از بیهوشی شود، به هفت صبح می گوید: «این موضوع بسیار پیچیده است و مثل این است که بگوییم دلیل سقوط یک هواپیما چه بوده است. مجموعه ای از عوامل مختلف ممکن است در این حوادث نقش داشته باشد. اشتباهات انسانی، عوارض دارویی، عوارض غیرقابل اجتناب، مشکلات زمینه ای، اتفاقات غیرقابل پیش بینی و ... در مورد این حادثه تلخ نیز تا زمان بررسی دقیق و پاسخ پزشکی قانونی نمی توان اظهار کرد کدام یک از دلایل فوق موجب آن شده است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر