روایت یک شاهد عینی از مصرف شیشه در مترو
+140
رأی دهید
-4
عقربه های ساعت نزدیک به ساعت 21 بودند که وارد ایستگاه متروی قیطریه شدم و واگن انتهایی قطار که کنار واگن بانوان است نشستم. به دلیل روز جمعه ، مترو طبق معمول خلوت بود،روبه رویم یک فرد روحانی جوانی نشسته بود و کمی آنطرف تر یک فردی با ظاهری ژولیده و نامرتب در حال خوردن غذا بود.
نوع نشستن و غذا خوردن وی توجه ام را جلب کرد،چند دقیقه ای گذشت و سرم در گوشیم بود که صدای فندک باعث شد اطرافم را نگاه کردم و با صحنه ای غیر قابل توصیف مواجه شدم،بلی همانطور که در عکس های پخش شده در مترو معلوم است آن فرد بعد از اتمام غذایش با بی توجهی و ندیدن شرایط مترو شروع به مصرف شیشه کرد.
ایستگاه ها هر چه قدر که به سمت کهریزک نزدیک تر می شد جمعیت بیشتری در واگن می آمد و و نکته جالب این بود که هیچ کس برایش این اتفاق عجیب نبود.
بوی نامطبوع شیشه واگن را پر کرده بود،از فردی که بغل دستم نشسته بود خواستم که کمکم کند،به سمت بلندگوی ارتباط با راهبر قطار رفتم و ماجرا را برایش توضیح دادم و گفتم این فرد الان خطرناک است و نوامیس مردم در این واگن در خطرند ولی توجه لازم را نکرد.
هنوز مردم در واگن سکوتشان را نشکسته بود که مسئول ایستگاه مولوی هراسان به سمتم آمد
و ماجرا را سریعا توضیح دادم،اولش زیر بار نرفت ولی بعد با دیدن تصاویر متعدد این فرد در مترو به شدت عصبی شد و اقدام به جلب وی کرد.حال همه در مترو سکوتشان را شکستند و هرکدام حرفی میزدند ولی دیگر چه سود؟؟!! تاسفم هر لحظه بیشتر می شد وقتی می دیدیم برای هیچکس مهم نیست چه اتفاقاتی پیرامونش پیش می آید.
و ماجرا را سریعا توضیح دادم،اولش زیر بار نرفت ولی بعد با دیدن تصاویر متعدد این فرد در مترو به شدت عصبی شد و اقدام به جلب وی کرد.حال همه در مترو سکوتشان را شکستند و هرکدام حرفی میزدند ولی دیگر چه سود؟؟!! تاسفم هر لحظه بیشتر می شد وقتی می دیدیم برای هیچکس مهم نیست چه اتفاقاتی پیرامونش پیش می آید.
شب که به خانه رسیدم در اولین فرصت عکس را همراه با یادداشت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردم و از شدت سردرد خوابم برد.صبح که از خواب بلند شدم گوشی همراهم پر شده بود از پیام ها و کامنت های متعدد. در فضای مجازی این عکس به صورت گسترده منتشر شده بود.
آن چیزی که برایم مهم بود و باعث شد این یادداشت را بنویسم بی صداقتی روابط عمومی متروی تهران بود که این عکس را ساختگی خوانده بود! سوال من از روابط عمومی مترو این است برای چه باید این اتفاق بیفتد؟ برای چه مردمان شهر خود را دروغگو خطاب میکنید که جایگاهتان حفظ شود؟ برای چه بجای حل این مسئله میخواهید خود را بی عیب و نقص نشان دهید و صورت مسئله را حل می کنید؟ بجای این بیانیه بهتر بود تدابیری را می اندیشید که دیگر این اتفاق نیافتد، مردم این شهر دیگر حس و حالی برای واکنش به خطاهای پیرامون ندارند چه برسد به تخریب.بهتر است مسئولین مربوطه باز هم نگاهی به دوربین های خود بکنند و فیلم ماجرای فوق را دوباره بازبینی کنند تا از مصرف شیشه در مترو مطمئن شوند.
لازم به ذکر است از داخل شیشه های واگن مشخص است واگن مملوء از جمعیت است و مردم از ترسشان آنجا نشسته اند و انتظار نداشته باشند عکس بهتر از این باشد.
حال از مسئولین مربوط تقاضا دارم این مسئله را پیگیری و بستری امن در جامعه ایجاد کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر