۱۳۹۵ خرداد ۱۶, یکشنبه

پیام زندانی نوکیش مسیحی «ابراهیم فیروزی» به مسیحیان ایران

پیام زندانی نوکیش مسیحی «ابراهیم فیروزی» به مسیحیان ایران

پیام زندانی نوکیش مسیحی خطاب به مسیحیان ایران: ما هستیم که باید از خواهران و برادران هم‌کیشمان دفاع کنیم
Ebrahim-Firouzi-mohabatnews-1
«محبت‌نیوز»- همزمان با وخامت شرایط جسمانی «نسیم نقاش زرگران» نوکیش مسیحی زندانی در اوین، «ابراهیم فیروزی» دیگر نوکیش مسیحی زندانی در رجایی‌شهر کرج در پیامی ضمن حمایت از هم‌کیش خود که در اعتراض به ممانعت دادستانی از رسیدگی به مراحل درمانی خود دست به اعتصاب غذا زده در پیامی از همه مسیحیان ایران خواست تا با اتحاد در نام عیسی مسیح به طور مسالمت آمیز از حقوق خواهران و برادران ایمان‌دارمان به خصوص مریم ( نسیم) نقاش زرگران دفاع کنند.
او در پیامی که منابع مطلع در اختیار «محبت‌نیوز» گذاشتند با اشاره به روایتی شخصی، کلیساهای ایران را باغچه‌ای خزان‌زده توصیف کرد که امید به عیسی مسیح و تکیه بر کلام خدا، نجات بخش آن از سیطره حکومت خواهد بود.
«ابراهیم فیروزی» ۳۱ ساله در متن پیام اش برای نسیم نقاش زرگران در حالی به لزوم داشتن امید تا رسیدن بهار تاکید شده بود که او خود پس از پنج سال تحمل زندان به سنبل استقامت و امید مبدل شده است.
سوابق ابراهیم فیروزی
این نوکیش مسیحی از ۲۱ دی ماه ۱۳۸۹ که برای نخستین بار در شهرستان رباط کریم بازداشت و به زندان قزل‎حصار کرج منتقل شد تا امروز بارها طعم سخترین شرایط ممکن را چشیده است.
ابراهیم یک بار دیگر در ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۱ در محل کارش بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و پس از ۵۳ روز بازجویی و تحمل زندان با سپردن سند ملکی به ارزش ۳۰ میلیون تومان بطور موقت آزاد شد.
او برای سومین بار در ۲۲ تیرماه ۱۳۹۲ از سوی دادگاه انقلاب رباط کریم با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام، راه‌اندازی و هدایت تشکل انحرافی تبشیر مسیحیت، ارتباط با عناصر ضد انقلاب خارج نشین و شبکه‌های ضد انقلاب خارجی و راه اندازی سایت مسیحی احضار و به یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان سرباز نزدیک مرزهای شرقی ایران در استان سیستان و بلوچستان محکوم شد.
سی‌ام مردادماه ۱۳۹۲ او بار دیگر در کرج دستگیر شد و این بار با اتهاماتی چون جاسوسی برای موساد (سازمان امنیتی اسرائیل) روبه رو شد و در نهایت چند ماه پیش بار دیگر به تحمل پنج سال زندان محکوم گردید.
ابراهیم فیروزی در حالی از اعتصاب غذای مریم (نسیم) نقاش زرگران حمایت کرد که خرداد ماه سال ۱۳۹۴ در اعتراض به شرایط نگهداری‌اش در بند ۱۰ زندان رجایی شهر، دست به اعتصاب غذا زد. ابراهیم بر خلاف اصل تفکیک جرائم، در بندی نگهداری می‌شدکه مجرمین غیر سیاسی و بعضن خطرناک در آن نگهداری می‌شدند.
در همان دوران رنجنامه‌ای را از داخل زندان منتشر کرد که در آن علاوه بر افشای شرایط ناعادلانه در زندان گوشه‌ای از جفاهایی که در حق نوکیشان در جمهوری اسلامی روا می‌شود را افشا کرد.
یک و سال نیم پس از انتشار این رنجنامه نیز در نامه‌ای سرگشاده خطاب به محمدجعفر منتظری دادستان وقت کل کشور نسبت به رفتار ظالمانه با شهروندان مسیحی انتقاد کرد.
شرایط ناگوار و محدودیت‌های درون زندان
شرایط امروز «ابراهیم فیروزی» در زندان رجایی‌شهر به شدت ناگوار است. زندان‌های بلند مدت نه تنها توان جسمی او را کاهش داده بلکه پس از یک سال از صدور حکم بدوی، همچنان در زندان بلاتکلیف به سر می‌برد و اینک از ساده‌ترین حقوق خود نیز در زندان هم محروم شده است و مسئولان زندان از تحویل گرفتن کتاب‌های او سرباز می‌زنند.
طبق ماده ١۴٨ آئین نامه اجرایی سازمان زندان‌ها «هنگام پذیرش محکوم، دین رسمی او ثبت و جهت تقویت و تحکیم مبانی دینی محکومان و اجرای آداب و مراسم دینی آنان با جلب کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوسیله مسئولان مربوط در زندان (در محل) تسهیلات لازم به منظور انجام امور واجب مذهبی آنان فراهم می‌گردد.» اما مسئولان زندان حتی اجازه نمی‌دهند کتاب‌های مجوزدار برای او به زندان آورده شود.
عدم رسیدگی به درخواست اعتراض
ابراهیم فیروزی فروردین ماه سال گذشته با حکم قاضی مقیسه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد و به این حکم هم اعتراض کرد، ولی با اینکه بیشتر از یک سال گذشته هنوز تکلیف حکم قطعی و تجدیدنظرخواهی اش مشخص نیست.
متن کامل پیام ابراهیم برای خواهر ایمانی خود
با تمام این محدودیت‌ها او در پیامی خطاب به مسیحیان دزفول در رابطه با نسیم نقاش زرگران با شرح روایتی از یک پند از او حمایت کرد. متن این پیام به این شرح است:
«اواخر پاییز بود و من در ساعت استراحت و ناهار در کنار باغچه شرکت محل کارم قدم می‌زدم یاد زمانی افتادم که همراه یکی از مهندسان شرکت باغچه را بیل می‌زدیم و برای سبزی‌کاری آماده و درختان میوه را هرس می‌کردیم. مانند کاری که خداوند برای قومش در اشعیا باب پنجم انجام داد.
در تابستان آن سال به لطف تلاش‌ها برای ناهار و عصرانه سبزی تازه می‌چیدیم و می‌خوردیم. زمانی هم کلیساهای ایران چنین خدماتی را به راحتی به نوکیشان ارائه می‌داد.
بوته گل رز هم کاشته بودیم که به باغچه زیبایی خاص داده بود. همانگونه که زمانی خادمین دلسوز فراوانی در باغچه مسیحیان باعث زیبایی و شادابی نوکیشان مسیحی می‌شدند.
نگاه به باغچه زیبا و طراوت در بهار را مدام با کلیسا مقایسه می‌کردم. آن باغچه سرسبز که برایش زحمات زیادی کشیده شده بود شادی و طروات گذشته را نداشت چون شرایط فصلی تغییر کرده بود.
یاد فصل تابستان افتادم که همکاران بعد از ساعت کاری با وجود خستگی کار روزانه مدتی را با اشتیاق به چیدن میوه‌های رسیده می‌گذراندند و بعد به منزل می‌رفتند. مانند گفتگوهایی که بعد از جلساتی کلیسایی مرسوم است.
در آن روز خاص که نگاهم به باغچه خزان زده بود و زیبایی گذشته را نداشت در بین بوته‌های گل رُز آنهم در آن شرایط فصلی یکی از بوته درس بزرگی به من داد. دو غنچه کوچک و یک گل نیمه باز داشت. گویی که این بوته رز نگاهی به تقویم و زمان و یا بوته‌های همجنس خود ندارد. باغچه یکی بود، رسیدگی و شرایط محیطی هم یکسان بود، اما این بوته که برای غنچه آوری و شکوفاشدن آفریده شده بود به رشد خود ادامه می‌داد.
با دیدن این صحنه مدتی را برای نگاه کردن به این بوته پای باغچه ایستادم و حکمت شکوفایی این گل‌ها را با کلام خدا مقایسه کنم و می‌خواهم پندی را که از این اتفاق بگویم برای زندگی همه آنان که ایمان‌دار به خداوند عیسی هستند و احساس می‌کنند به عنوان یک مسیحی در پاییز به سر می‌برند در میان گذارم.
هر یک از ما مسیحیان را خداوند طبق حکمت خویش از نو برای هدفی خاص مولود کرده است. من که خودم در زندان حکومتی هستم باید خیلی‌ها فکر کنند باغچه زندگیم‌ حال و هوای پاییزی دارد اما آن بوته کوچک درس بزرگ را از کلام خدا به من یاد داد که شبیه این جهان نشوید یعنی چه؟
باغچه ما مسیحیان نوکیش که همان کلیساست امکان دارد اکنون به ظاهر در فصل پاییز باشد، اما همه می دانیم با کمی صبر خزان می‌گذرد و فصل بهار می‌رسد. بوته گل رز ماموریت شکوفه‌دهی دارد، خداوند به هر یک از مسیحیان نیز ماموریتی داده است و آن آوردن ثمرات روح‌القدس است.
بوته شکوفا بدون توجه به بوته‌های رز دیگر که همگی خشک شده بودند به غنچه آوری ادامه می‌داد، ما نیز از طریق دعا و مطالعه کتاب مقدس و داشتن مشارکت حتی در کنار یک ایمان‌دار می‌توانیم ابتدا هدفی که خداوند برای آن تولد تازه را به ما بخشیده است یافته و با ثمر دهی و آوردن غنچه در فصل خزان سرسبزی و طراوات را به باغچه ما یعنی کلیساهای ایران بازگردانیم.
دعای من برای همه کسانی که در خداوند عیسی مسیح هستند و به مفهوم این پیام پی بردند این است که «سپاس بر خدا، پدرخداوند ما عیسی مسیح که پدر رحمت‌ها و خدای بخشنده همه دلگرمی‌هاست که به ما در همه سختی‌هایمان دلگرمی می‌بخشد تا ما بتوانیم از آن دلگرمی، دیگران را که از سختی‌ها می‌گذرند دلگرم سازیم. زیرا همانگونه از رنج‌های مسیح به فراوانی نصیب میابیم به همان میزان به واسطه مسیح از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم. (دوم قرنتیان باب یک آیات سه تا پنج)
دوستان عزیز!
خواهرمان مریم (نسیم) در زندان اوین در شرایطی سخت قراردارد و لازم است که اگر همه ما در خون مسیح متحد هستیم اعتراض مسالمت آمیزمان را برای رسیدگی پزشکی که حداقل حقوق یک زندانی است را برای ایشان به جا بیاوریم. هر کدام از ما می‌توانیم مانند همان غنچه عمل کنیم، نباید منتظر باشیم و بگوییم دیگران چرا حرفی نمی‌زنند و عمل نمی‌کنند. این من و شما هستیم که در خون مسیح متحد شدیم که باید از خواهران و برادرانمان دفاع کنیم، به خصوص خواهرمان نسیم که به برای رسیدگی به مسائل پزشکی و درمانی خود دست به اعتصاب غذا زده است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر