برای یک لقمه نان : چاقوی کارتنخواب در بدن رهگذران و دوربینها در دست مردم
+87
رأی دهید
-4
مرد میانسال با لگد، صورت و سینه دختر 24 ساله را نشانه میرفت و مردم نگاه میکردند. کمی بعد دختر را به زمین انداخت و کتک زدن را ادامه داد. مردم بیشتر جمع شدند و مغازهدارها از مغازههایشان بیرون آمدند و مشغول تماشا شدند. اما پسری با موتور جلوی مرد میانسال را گرفت و نگذاشت به کتک زدن دختر بیدفاع که حالا تقریبا از هوش رفته و کنار خیابان ستارخان افتاده بود، ادامه بدهد. مردم حالا تعدادشان به بیش از 300 نفر رسیده بود و همچنان غرق تماشای این صحنه بودند. مرد میانسال کارتنخواب قمهای را از لباسش خارج کرد و به شکم، گردن و پهلوی امید 30 ساله که به قصد کمک وارد معرکه شده بود، فرو کرد. مردم، این بار گوشیهایشان را در آوردند و مشغول فیلم گرفتن شدند تا حادثه میدان کاج بار دیگر تکرار شود.
خوردن مشت و لگد به جرم رد شدن از خیابان
ساعت3 بعد از ظهر یکشنبه 28 تیر بهناز به قصد رفتن به دندانپزشکی از منزلشان در ستارخان خارج شد و وقتی به سر کوچه رسید متوجه شد روپوشش را جا گذاشته است. در راه بازگشت به منزل، کارتنخوابی که 50 ساله به نظر میرسید از دختر جوان پرسید که چرا آنقدر میروی و برمیگردی؟ و وقتی با پاسخ بهناز که ارتباطی به او ندارد روبهرو شد شروع به کتکزدن دختر جوان کرد. بهناز محمودی درباره این ماجرا به فرهیختگان گفت: «من فقط گفتم چه ارتباطی به تو دارد که با ته کفش چندبار به صورتم کوبید و مرا به زمین انداخت.» بهناز محمودی ادامه داد: «من شوکه شده بودم و در مقابل او که تقریبا جثه بزرگی نیز داشت نمیتوانستم از خود دفاع کنم. با هر لگدی که به من میزد مردم بیشتر جمع میشدند و واقعا نمیدانم چرا هیچکس به کمکم نمیآمد.» قربانی این حادثه همچنین گفت: «این اتفاق جلوی بانک افتاد و نگهبان بانک و مردمی که در حال رفتوآمد بودند نیز ما را میدیدند، ولی هیچکس طرفمان نمیآمد و فقط تعداد افرادی که به ما نگاه میکردند هر لحظه بیشتر میشد. بدون اغراق میتوانم بگویم 10 دقیقه مرا مدام کتک میزد و انگار به قصد کشتنم داشت این کار را انجام میداد.»بهناز همچنین گفت: «در این میان یک پسر حدودا 30 ساله با موتور به ما نزدیک شد و آمد بین من و مرد کارتنخواب قرار گرفت و از آنجا به بعد من دیگر کتک نخوردم و تقریبا در حالت نیمه بیهوش و درازکش گوشه خیابان، شاهد چاقو خوردن پسر جوان بودم. من مطمئن هستم اگر تا یک دقیقه دیگر امید شیرازی به کمکم نیامده بود من زیر مشت و لگدهای آن مرد کشته میشدم.»
دختر جوان را به بانک رساندم و از حال رفتم
امید شیرازی نیز درباره این حادثه به فرهیختگان گفت: «من ابتدا فکر کردم آنها پدر و دختر هستند یا نسبت دیگری با هم دارند که هیچکس مداخله نمیکند، اما به نظرم رسید حتی اگر نسبتی هم با دختر جوان داشته باشد باید کمک کنم تا حادثه میدان کاج تکرار نشود، چون دیگر کار از کتکزدن معمولی گذشته بود و واقعا به قصد کشت او را کتک میزد.» او ادامه داد: «با موتور جلوی این مرد ایستادم و به محض اینکه پرسیدم چرا این کار را میکند ناگهان حس کردم با مشت به زیر چانهام کوبید، ولی وقتی لباسم غرق خون شد فهمیدم چاقو در دست دارد. بلافاصله دختر را کشانکشان به بانک رساندم و او را داخل بانک انداختم تا خیالم از او راحت شود و بعد از آن به زمین افتادم.» امید همچنین گفت: «اما این پایان ماجرا نبود و این مرد با چاقو به سراغم آمد و شکم، گردن و پهلویم را مورد اصابت قرار داد. تازه همین موقعها بود که شنیدم مردم تصمیم دارند با پلیس تماس بگیرند.»
امید که به دلیل خونریزی زیاد از حال رفته بود نور قرمز گردان روی خودروی پلیس را نمیدید و فقط صدای آژیر این خودرو را میشنید که به او نزدیک میشد. یکی از شاهدان ماجرا که در سوپرمارکتی در همان محل فعالیت میکند به خبرنگار ما گفت: «دو خودروی پلیس آمدند و شش مامور از آنها پیاده شدند. با اینکه مرد کارتنخواب از محل فرار نکرده بود، اما هیچکدام از ماموران اقدام به دستگیری متهم نکردند و تنها جلوی او ایستادند و دستان خود را به یکدیگر دادند تا مرد کارتنخواب نتواند به پسری که روی زمین افتاده بود ضربه بزند. یکی دیگر از مغازهداران این خیابان نیز گفت: «مردم از ماموران سوال کردند چرا او را دستگیر نمیکنید و ماموران گفتند چون قمه دارد اجازه نداریم به او دستبند بزنیم.»
مردم هنوز از جنایتها فیلم میگیرند
به گفته شاهدان ماجرا، از زمانی که پلیس به محل حادثه رسید تا زمانی که با کمک یکی از شاهدان حادثه متهم دستگیر شد بیش از یک ربع ساعت زمان سپری شد. گفته میشود ماموران از یکی از شاهدان که جثه بسیار بزرگی داشته خواستهاند از پشت به مرد کارتنخواب حمله کند تا آنان زمانی که زمین افتاد به او دستبند بزنند. با این حرکت، مرد کارتنخواب غافلگیر شد، به زمین افتاد و درنهایت دستگیر شد.
گفته میشود از زمانی که مردم با اورژانس تماس گرفتند تا زمانی که اورژانس به محل رسید 50 دقیقه طول کشید تا درنهایت امید و بهناز را به بیمارستان منتقل کردند. بهناز محمودی که 24 سال دارد دچار تروما در ناحیه صورت، سینه و گردن شده است. امید شیرازی تا الان دو عمل جراحی انجام داده که جراحی گردن او هفت ساعت طول کشیده است. همچنین برای عمل روده، پرشکان از زیر جناغ سینه تا پایین شکم او را شکافته و عمل بسیار سختی انجام دادهاند.
به گفته شاهدان ماجرا، از زمانی که پلیس به محل حادثه رسید تا زمانی که با کمک یکی از شاهدان حادثه متهم دستگیر شد بیش از یک ربع ساعت زمان سپری شد. گفته میشود ماموران از یکی از شاهدان که جثه بسیار بزرگی داشته خواستهاند از پشت به مرد کارتنخواب حمله کند تا آنان زمانی که زمین افتاد به او دستبند بزنند. با این حرکت، مرد کارتنخواب غافلگیر شد، به زمین افتاد و درنهایت دستگیر شد.
گفته میشود از زمانی که مردم با اورژانس تماس گرفتند تا زمانی که اورژانس به محل رسید 50 دقیقه طول کشید تا درنهایت امید و بهناز را به بیمارستان منتقل کردند. بهناز محمودی که 24 سال دارد دچار تروما در ناحیه صورت، سینه و گردن شده است. امید شیرازی تا الان دو عمل جراحی انجام داده که جراحی گردن او هفت ساعت طول کشیده است. همچنین برای عمل روده، پرشکان از زیر جناغ سینه تا پایین شکم او را شکافته و عمل بسیار سختی انجام دادهاند.
میخواستم برای خوردن غذا به زندان بیفتم
به هر حال امید شیرازی و بهناز محمودی در حالی قربانی این ماجرا شدند که گویا همه چیز دست در دست هم داده بود که این حادثه تا این اندازه عمیق شود. از برخورد ماموران کلانتری که گفتهاند به متهمی که چاقو دارد دستبند نمیزنیم گرفته تا مرد کارتنخواب که در اعترافات خود پس از دستگیری گفته من سرپناهی نداشتم و میخواستم برای خوردن غذا به زندان بیفتم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر